تاریخ انتشار : آبان 1394
۞۩ஜخدایا پناهم باش.که جز پناه تو پناهی نمیخواهمஜ۩۞۩ஜ
♥♥♥ سلام ♥♥♥
کوتاه ترین داستان وحشتناک .که نویسندهاش معلوم نیست چ برسرشون اومده.
تنها بازمانده انسان در خانه خود روی کناپه نشسته بود که در زدند.
اونم شرو ع کرد به خوندن کیه کیه در میزنه من دلم میلرزه .درو با لنگر میزنه من تلم میلرزه.
دکترا گفتن همینجوری ادامه بده .خیییلی بهتر شدم.