تاریخ انتشار : مهر 1394
چند وخ پیش جاتون خالی مسابقه رفتیم یزد
تو سالن غذاخوری حوصله امون بسر رفت ما هم بر داشتیم ته ایوان یبار مصرفا نمک ریختیم (حالا هر کی یکم شیمی سرش باشه می دونی ترکیب نوشابه با نمک چ چیز قشنگی میشه) حالا این بنده خدا ها خسته از سفر رسیده بعذشم کنفراس داشتن با یکم حالو هواشونو با فواره ی نوشابه روی لباساشآن عوض کردیم
ولی برای اولین بار یکم وجدانم ب درد اومد گناه داشتن بیچاره ها