دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 208368

تاریخ انتشار : شهريور 1394

عاغا سال اخر دبیرستان بودیم وامتحان زمین...من و زمینم که نگو اصلا باهم نمیساختیم☺☺☺اخرشم نخوندمش وتوکنکور نزدمش☺☺☺خلاصه منم روی کتابو باز نکرده بودم..و منتظر یه معجزه بودم..ولی نشد..خانوم اومد وبرگه ها پخش شد...منم که اول امیدم به خدا بعدشم که به دوستان☺☺☺....15مین گذشت..به دوست بغلیم گفتم پیس پیس سوال 2...فداش بشم گفت نوشتم...2مین بعد پیس پیس سوال 4..بازم دمش گرم...2مین بعد پیس پیس سوال 6...خودشم بلد نبود☺☺☺ 2مین بعد پیس پیس سوال 8..
یه دفه معلم داد زد دیگه هشتو خودت بنویس..☺..هیچی دیگه پخش شدم رو برگه از خنده...دوستم که دسته صندلیو گاز گرفت ازخنده.. ☺☺☺من؛)))))))))))))))....دوستام؛))))))))...معلم؛(((((((((((((((((...زمین؛//////