دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 204680

تاریخ انتشار : تير 1394

آغا ما دیشب رفته بودیم احیا... بعدش به آبجیم گفتم بیا بریم وضو بگیریم... وقتی رفتیم وضو خونه دو تا دختربچه حدودن 5-6 ساله رو دیدم که با هم دوست بودن... یکیش وضو گرفت و میخواست بره که دوستش بهش گفت خب صبر کن تا منم وضو بگیرم باهم بریم دیگه.. ولی اون گفت من حوصله ندارم وایسم ، الان دعا شروع میشه...
میدونین دوستش بهش چی گفت؟؟؟


گفت:امشب فرشته ها میان رو زمین و همه ی دعاهای آدما رو مستجاب میکنن ولی اگه حق الناسی بر گردنت باشه دعاهات مستجاب نمیشه... حلالت نمیکنما...
دوستش هم واسش صبر کرد..
صداشون زدم گفتم خوشگلا واسه منم دعا کنید... شماها دلتون خیلی پاکه... قدر خودتونو بدونید...

واقعا باید زندگی کردن رو از این بچه ها یاد بگیریم...