تاریخ انتشار : تير 1391
پامیشدم مامانم میگفت زود باش
برو دست و صورتت رو بشور.شیطون گوشه چشمات جیش کرده.
چقدر ناراحت میشدم..فکر می کردم مگه من دستشوییشم.
چقدر بی خوابیها کشیدم شبها
تا ببینم کی میاد گوشه چشمم جیش میکنه که بزنم داغونش کنم!