تاریخ انتشار : دي 1393
(^-^) Kiarash Aria Manesh
امرو داشتم میرفتم خونه وسط راه یکی از اساتید گذشتمو دیدم...
یاد بلاهایی سرش آورده بودیمو بلاهایی که سرمون آورد افتادم بیهوا خندم گرفتو زیر لبی با خنده بهش گفتم دهنت سرویس بنده خدا فک کرد بهش سلام کردم دو ساعت داشت چاق(چاغ)سلامتی میکرد