دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 166493

تاریخ انتشار : مرداد 1393

خواهر زادم(ایدا)از اون گودزیلاهاییه که نگو و نپرس
کنارم نشسته بود منم اونروز از صبح اعصاب نداشتم هی سوال میپرسید و اذیت میکرد تا این که یه دونه زدم پشتشو گفتم بدو برو ببینم بچه
اومده جلوم با یه قیافه طلب کارانه
ایدا: زود باش پول بده
من:شلوغ کردی پولم میخوای؟پول چی بدم بهت؟
ایدا:تو منو زدی باید پولشو بدی زود باش بده
اینا از 5سالگی دارن دییه میگیرن خدا بهمون رحم کنه بزرگ شه چی میشه
هیچی دیگه پول نداشتم بهش بدم به جاش اومد غافلگیرانه زد رفت
بعدشم میگه دیگه تکرار نکن وگرنه محکم تر میزنمت الان چون دوست دارم اروم زدم