دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 164033

تاریخ انتشار : مرداد 1393

K : E @@@@@
امروز داشتم کلیپای صوتی گوشیم رو گوش میدادم با یکیش خیلی حال کردم ، با خودم گفتم حتما بایس اجراش کنم ^_^
زنگ زدم خونه مامان بابا بزرگ
بابا بزرگم : الو الووو بفرمایید
من : سلام علیکم از کلانتری زنگ میزنم ؟
بابا بزرگم : کفتری ؟ نا آقا ما کفتر نمیخوایم :((((
من : ‏0‎_o‏ نه پدر من ، از کلانتری زنگ میزنم ، از اداره برق شکایتتون کردن
بابا بزرگم : برا چی ؟ آقا ما پول برقمون رو دادیم
من : در حال جویدن گوشی ، پدر جان از اداره برق شکایتتون کردن که بچتون اومده پای تیر برق ر ی د ه یا بیاید جمش کنید یا باید پای بچتون ب ر ی ن ی م
بابا بزرگم : 0‎_o‏ آقا ما بچه هامون بزرگن پای تیر برق ن م ی ری ن ن
من : خخخخخ مگه شما آقا وحید نیستید ( اسم عموم ) اسم بچتون هم محسن ( پسر عموم ) نیست ؟
بابا بزرگم : نه آقا شما با پسرم کار دارید
من : ینی آقا وحید بچتونن محسن هم نوتونه ؟
بابا بزرگم : بله آقا
من : آقا من شرمندم ، پس بهشون زنگ بزنید بهشون اطلاع بدید
بابا بزرگم : چشم چشم
پنج دقیقه بعد گوشی بابام زنگ خورد
بابا بزرگم : وحید وحید
بابام : سلام بابا شماره منو گرفتی
بابا بزرگم : ا تویی بچه زنگ بزن داداشت بش بگو اداره برق شکایتشون کرده که بچشون پای تیر برق ری د ه ، اگر نرن جمش کنن رئیس اداره برق میره پای بچشون میرینه
بابام : پدر من این حرفا چیه ؟ سرکارت گذاشتن
بابا بزرگم : غلط نکن گوساله ، میگم زن بزن داداشت ، داداشتت خودشم همیشه پای تیر برق میرید ،خدافظ
بابام : کامران ن ن ن ن کار تو بود
من :‎ ‎‎^‎‎_‎‎^ ‎