دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 161805

تاریخ انتشار : تير 1393

یه روزی شیطون گولم زد تصمیم گرفتم واسه امتحان فیزیک درس بخونم
کتاب باز شد بابام تو حیاط دریل روشن کرد مامانم چرخ گوشت همسایه کناری با میخ تو دیوار میکوبید منo_O پاشدم رفتم پشت بوم هوام سرررررد کتاب باز شد گودزیلا اومده میگه محمد فک کنم داری میمیری
من:0__0 چرا ؟؟
گودزیلا:آخه داره از دهنت دود میاد
من در آستانه مرگ@ _ @
ماشینهای اسقاتی.اسغاطی....^__^
گودزیلا&/
فک وفامیله من دارم؟؟