تاریخ انتشار : تير 1393
دیروز رفتیم کتابخونه
یه آقایی امد گفتش اینجا کتابخونست؟
.
.
.
.
.
.
من واسه خودشیرینی گفتم:
پــــــــــ نـــــــــــــ پـــــــــــــ را گفتم یه کشیده خوابوند تو گوشم
گفتش من رئیس کتابخونست امدم بگم کمتر سروصدا کنید
قیافه منم هیچ جوره قابل تشخیص نیست