تاریخ انتشار : خرداد 1393
بابام شماره دوست قديميشو گير اورده زنگ ميزنه حالا مكالمه بابام با دوستش
بابام مرحسابي فكركردي ميزني در ميري پيدات نميكنم
اون چي من چي كار كردم
بابام زدي به ماشينم در رفتي
اون ماشين كدوم ماشين
بابام همين ماشين سوزوكيه دم در
اونo-o
بابام مسعود خوبي
اون ببخشيد اشتباه گرفتين مسعود نداريم
بابامo-o ببخشيد خداحافظ
بعد بابام دوباره از اينورو انور شماره مسعود رو گير اورد وزنگ زد بهش
مديونين فكر كنين بابام دوباره همين جملاتو تكرار كرد