دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 149402

تاریخ انتشار : فروردين 1393

آقا ........
عموي ما با زن و بچه رفته بودن مشهد نميخاستن به مادربزرگم بگن كه مشهد بوديم چون اگه ميفهميد هي ميخاست بگه چرا منو نبرديد !!!!!
خلاصه روز سيزده بدر با فاميلا دور هم جمع بوديم كه گودزيلاي عموم (پسرعموي بنده 7سالشه ) شروع كرد به فش دادن به عمو كوچيكم ! زن عموم يه دفه عصبي شد وايساد گودزيلا رو زدن !!!!!!!!
آقا چشمتون روز بد نبينه اين گودزيلا هم دهنشو باز كرد گفت: حالا منو ميزني؟ همه گوش كنيد اصلا ما تبريز نبوديييم كه ... رفته بوديم مشهد ....
بهتون دروغ گفتن!!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چيه؟ اومدي پايين چهره ي شرمنده ي عموم رو ببيني؟؟؟؟؟؟؟؟
آخ آآآآآخ .... خدا از اين گودزيلا ها نصيب هيچ بني بشري نكنه صلوااات !