دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 144390

تاریخ انتشار : بهمن 1392

عاغا ديروز طي يك عمليات انتحاري رفتم فروشگاه محلمون ،خواستم اداي اون يارو تو تبليغ براني رو دربيارم عاغا رفتم تو ي راس رفتم سر كلوچه ها محكم ميكوبيدم رو كلوچه ها (ب طوري ك تمام كلوچه ها له له شدن ^_^) ميگفتم:براني براني براني براني ....ملت همه داشتن منو نيگا ميكردن يهو صاحبش اومد يكي زد پس كلم و ب ياري و لطف بعضي از دوستان منو پرتم كردن بيرون .....عاخر سرم گف:از شيرين نوين برآيد اين
حالا بماند ك پول كلوچه ها و بهم زدن اذهان عمومي رو هم ازم گرفتن@_@
من@_@
براني&_&
شيرين نوين$_$
كفاصدااااااااا والا بخودا با ايتن سيبيلاشون