دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 139532

تاریخ انتشار : دي 1392

امشب چون شبِ عید بود, بابام رفت شیرینی بخره. مامی و خواهرم داشتن تو آشپزخونه الویه درست میکردن. دستشونو بدجور بریدن دوتایی با تیغِ خوردکن...
بابام اومد خونه شیرینی به دست. گفتم عیدِ بابا عیدی بده ^_^
بابامم دستشو کرد جیبش اومد عیدی بده ییهو دستایِ مامی و خواهرمو دید ک بستن , طیِ ی حرکت ک مختصِ باباهاس در این مواقع, پولارو دوباره کرد تو جیبش!_!
همچینم شلوغ کرد گفت اوه اوه چی شده ه ه ه خلاصه خودشو زد ب اون راه:$
گفتم اِاِاِ میخواستی عیدی بدی ی ی ی ..
پدرِ فرصت طلبِ ما داریم؟؟؟ البته آخر شب بهمون داد :)))