دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 138924

تاریخ انتشار : دي 1392

مادربزرگم تعریف میکرد:
مادر رفته بودم مهمونی خیلی باکلاس بودن میوه که آوردن من یه هلو خوردم نگاه تو بشقاب بقیه کردم دیدم نه پوسته میوه ای هست نه هسته منم خواستم مثل اونا باکلاس باشم هسته هلو روقورت دادم
(@@) عایا مادربزرگ باکلاس من دارم؟؟؟؟!!!!!!
شانسمون گفت حین خوردن هستش خفه نشد وگرنه خدایی نکرده حالا مادربزرگ نداشتیم :)))