تاریخ انتشار : آذر 1392
من و مامانم رفته بودیم هیئت یه دفعه ساعت11شب دیدم گودزیلا زنگ زد کجایی؟ گفتم حسینیه
گفت جدی میگی , آخه از پنجره دو تا خانومَ رو دیدم با ظرف غذای نذری آیفون رو زدم ؛ فک کردم شمایید...
بهش میگم حالا در خونه رو بستی؟ میگه حالا میرم میبندم!!!
یعنی فک و فامیل ما داریم؟!!!!