دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 128675

تاریخ انتشار : آذر 1392

دوستم تعريف ميكرد كه مادربزرگش همش بهونه ميگرفته كه
آخ دنده هام
آخ پام
آخ دستم و... دردميكنه
واس اينكه دلش رضابده دوستم وخانواده ميبرنش دكتر
دكتر ميگه مادرجان چيزخاصي نيست سالمي
مادربزرگ ميگه دكتر قبول اما نيگاه زبونم هم ميلرزه(خودش زبونشوتكون ميده)
قيافه دكتر0_0