تاریخ انتشار : آبان 1392
اغا دوم دبیرستان بادوستم میز اخر بودیم ی بار زنگ جغرافی چندتا پوسته خوراکی بچه ها و چندتا کاغذ گرفتیم و با فندک دوستم زیر میز اتیش زدیم.بوی گندش همه ی کلاس روگرفته بود.بیچاره معلممون فک کرد از بیرون بو میاد واسه همین همه پنجره هارو بست دیگه خودتون کلاس رو تصور کنید.
ینی تاحالا تو عمرم انقد خر کیف نشده بودم.
دمتون اتیش