دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 121373

تاریخ انتشار : آبان 1392

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به همه باحالا...شب یکشنبه یعنی شنبه شب بس که به مخاطب فوق فوق فوق خاصم اس دادم صبح دیرازخواب پاشدم خلاصه یه جشمی پاشدم لباساروپوشیدم و رفتم مدرسه دیدم صف تشکیل شده بچه هاهمه رفتن کلاس آروم ازاین ور و اون وردرنگاه کردم دیدم هیچ یک ازمعاونا توحیاط نیستن ذوق مرگ شدم آروم داشتم میرفتم کلاسم دیدم یکی ازپشت باصدای ابروحشتناک گفت سلامن علیکم یاالللللللله صبح بخیر منم آب دهنم به زور قورتیدم وبرگشتم نگاش کردم دیم مدیرمونه منم مث تیمارستانیاشروع کردم به خندیدن...هیچی دیگه دیداسکل شدم اول هاج وواج نگام کردوگفت بروسرکلاس...
این مدیره که ماداریم عاااایاااااااا؟؟؟؟