تاریخ انتشار : مهر 1392
تو قهوه خونه ها جوونِ بیجون
شب تا سحر نشسته پای قلیون
صبحا که موقعه حساب کتابه
تازه طرف تا لنگ ظهر می خوابه
بعدِ ناهار و ساعت اداری
دنبال کار می گرده از بیکاری
به هر محله مشغول سرکشی
شش نفری می رن مسافر کشی
دخترای پر از فیس و افاده
دختر از دماغ فیل افتاده
اسم شناسنامش اگه زلیخواست
با صد کرشمه می گه اسمم آیداست