دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 115254

تاریخ انتشار : مهر 1392

اعتراف میکنم تو حیاط دانشگاه پسرا داشتن والیبال بازی میکردن منم که عشق والیبال به دوستم گفتم آدم چادرشو بزارزمین بره وسط باهاشون والیبال بزنه.اینو گفتم و رفتیم آب بخوریم.منم دخترچادری شیک و مجلسی با لیوان داشتم آب میخورم که یه دفعه توپ خورد تو بغلم آقا چشمت روز بد نبینه جزوه،گوشی نووووم،افتادن زمین...
آقا پسرا که اومدن دنبال توپ دوست داشتم خفشون کنم حیف حیف که اسلام دست و پای آدم بسته
البته بماند که تو دلم به خودم گفتم تو دخترچادری شکر خوردی که هوس والیبال میکنی