تاریخ انتشار : مهر 1392
ميدونيد :
بچه كه بودم يه روز داداشم خيلي اعصابمو ريخت بهم ومنو ضايع كرد ،منم واسه تلافي شب كه همه خواب بودن رفتم يه پارچ آب با يه ليوان برداشتم و رفتم سر وقت داداشم آ بو ريختم رو شلوارش و گرفتم خوابيدم . صبح كه همه بيدار شدن حدث بزنيد جي شد؟
همه فكر ميكردن داداشم شب ادراري داره .ناگفته نمونه اي واسه موقعيه كه من 11 سالم بود و داداشم 9 سالش.
توجه : بهتون توصيه ميكنم هركي اعصابتونو ريخت بهم كار باحاليه