دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 112781

تاریخ انتشار : مهر 1392

وقتي هشت نه سالم بود تو مدرسه مون خيلي مشكل تخته باك كن داشتيم تخته مون با اين ابرها تميز نميشد يه بار يكبار يكي از اين خودشيرين هاي كلاس ااييي بدم ميومد ازش يه تخته باك كن با نمد درست كرد معلم ما هم كلي ازش تعريف كرد منم خواستم روشو كم كنم يواشكي با قيجي باغباني يه تيكه از فرش خونمونو بريدم باش تخته باك كن درست كردم معلم مون خوشحال شد ولي مامانم نه