تاریخ انتشار : مهر 1392
اقا اعتراف میکنم بچه ک بودم ی گربه هه رو(ادبیاتم تو حلقم) با چوب زدم.گربه بدبخت خوابیده بود ،شکمش سمت من بود.منم ی چوب برداشتم فرو کردم تو شیکمش.اونم قاطی کرد چنگم زد.من اوسکولم داد میزدم پیشی منو با چوب زد!!!
همه اهل خونه از خنده دیوارارو میجوییدن...
ینی مردم ازاری از بچگی تو ذاتمه!!!!
همچین ادم سادیسمی و اوسکولی بودم من:-))))