دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 108271

تاریخ انتشار : شهريور 1392

اعتراف میکنم خیلی که بچه که بودم یه حوض تو حیاط خونه داشتیم داشتم دستمو زیره شیر آبش میشستم ، نگو زیاد خم شدم ، بچه هام خب میدونید کلشون از خودشون سنگینتره! منم که از همون بچگی مغز زیاد داشتم :))))))))))
اقا با کله افتادم توش :( خالی بودا ولی بلد نبودم بیام بیرون. البته تلاشی هم نمیکردم ، فکر میکردم الان یکی میاد نجاتم میده و منم میتونم خودمو لوس کنم براش!
حالا هر چی منه بدبخت از تو حیاط مامانمو صدا میکردم مگه میشنید؟!!! یعنی اولین شکسته سنگینه روحیمو همونجا خوردم! بزور خودمو دراوردم از حوض... هیچی دیگه از همون تاریخ دارم دنباله مامان بابای واقعیمممممممممم میگردم :)
ینی یه همچین بچه ی با کله تو حوض برویی بودم من!!!!!!!