دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 107434

تاریخ انتشار : شهريور 1392

اون وقتاکه بچه بودم(ینی الان نیستم)مامان بم گفته بودخونه خداتواسموناس وقتی میگفتم خونش کجاس میگفت همون تواسمونا.بعدملتومیدیدم که میرفتن خونه خدامیگفتم ایناچیجورمیرن خونه خدااون میگفت باهواپیما!!!!!!!!خلاصه که یه چیزپیچ شدم!فک میکردم خونه خداروابراس!این بودکه دوم دبستان که رفتم جلومعلم باقاطعیت وایسادم گفتم نخیرم ابراسفتن!تزمم این بودکه خونه خداروابرابناشده!!!!حالامگه معلم میتونست حالیم کنه؟!!!خخخخخخخ