دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 104886

تاریخ انتشار : شهريور 1392

اعتراف می کنم ی روز تو خونه داشتم با توپ بازی میکردم ی دفعه توپ خورد تو گلدون مورد علاقه ی مامانم و خاک شیر شد بعد رفتم سر کوچه پسر همسایمونو دیدم گفتم بیا با توپ روپایی بزن آگه بتونی از تو کوچه تا تو اتاق من بری ی جایزه داری اونم ساده باور کرد تا اومد تو خونمون مامانم رسید منم تمام کاسه کوزرو رو سر این بنده خدا خورد کردم بعدم با خیال راحت به بازیم ادامه دادم