تاریخ انتشار : شهريور 1392
آقا ما خونه داییم دعوت بودیم زن داییم تازه عمل کرده بود نمی تونست غذا درست کن دایم می خواست کلاس بیاد کباب بخره بعد می خواست زنگ بزنه 118 شماره کبابی رو بگیره اشتاهی زنگ زنگ 110 گفت ببخشید شماره کبابی ببببببوققق رومیخواستم بدبخت اپراتور رفت تو هنگ ماهم رفتیم هوا به همین شیرنی قسم