دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 103169

تاریخ انتشار : شهريور 1392

اعتراف میکنم...
بچه ک بودم فک میکردم این زبون ما ک سرش از تو دهن پیداست همین جوری ادامه داره تا پایین....آخرش میرسه ب پا
تازه اینکه خوبه گاهی اوقات لای انگشتای پام دنبال ته زبونم می‌گشتم
ینی ی همچین بچه شیرین عقلی بودم من
تازه یکی از فانتزی این بود ک برم لای انگشتای یکی دیگرو بگردم ببینم واسه اونم سر زبونش پیدا نیس یا فقط من اینجوریم...احساس ناقض الخلقه بودن بم دس میداد