دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 100651

تاریخ انتشار : شهريور 1392

تو مغازه نشسته بودم که تلفن زنگ خورد، مامانم پشت خط بود گفت که با بابام بیرون هستن ممکنه دیروقت بیان خونه ازم خواست که امشب زودتر تعطیل کنم برم ، واسه اینکه آبجیم تو خونه تنها نباشه. گفتم باشه و قطع کردم .
بعده ده دیقه دوباره زنگ زده میگه نمیخواد بیای ما خودمون می ریم !!!
حالا به نظرتون من امشب کجا بخوابم؟
اگه تو پیاده رو بخوابم !!! فکرشو کردم دیدم نه نمیشه آخه سد معبر میشه مردم رد میشن می گن این دیوونس اینجا خوابیده .
تو خیابون!!! خوب این چه کاریه ممکنه ماشین بیاد از روم رد شه
تو جوب!!! نه بازم نمیشه، یه وخ دیدی نصف شب آب اومدو بردم منم که هیچ کسیو ندارم نگرانم بشه ممکنه مفقود الاثر بشم اون دنیا به حقم اجهاف شه !!!!
ولی هنوز در تکاپو و جستجو هستم که شبو کجا بخوابم ؟
از دوستان تقاضا میشه اگه کمکی می تونن بکنن ممنونتون می شیم
هم اکنون به یاری سبزتان نیازمندیم . منتظر اطلاع رسانیتون هستیم
خخخخخخخخخ