دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 100487

تاریخ انتشار : شهريور 1392

اعتراف می کنم وقتی کوچیک بودم و از کنار کوره های آجر پزی جاده ساوه رد می
شدم از مامانم پرسیدم اینا چیه ؟ مامانم منو سرکار میذاشت و میگفت اینا
چاهن برعکسشون کردن تا خشک شن . خداوکیلی من تا دبیرستان فکر می کردم اینا
چاهن . از اون بدتر اینکه بزرگ که شدم خواستم این ترفند رو به داداش کوچیکم
که حالا 7-8 ساله بود بزنم ؛ یهو یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم کرد و کفت
خودتی !! مگه چاه رو هم برعکس میکنن. تازه اون موقع بود فهمیدم چه گلابی
هایی بودیم ما . نسل سوخته به ما می گن