اس ام اس

..و آبی ...
...
.... پـــــــــــــــــــــــــــــــــــدر یعنـــــــــــــــــــــی..
.....
...... عــــــــــــــــــــــــــــــرق ریختـــــــــــــــــــــن بــــــــــــــــــرای
.......... خوشبــــــــــــــــــــــــــختیِ بچــــــــــــــــــــــه هــــــــــــاش...

با من چه مي كني؟نه دست هايم را مي گيري نه تنهايم مي گذاري چشمهاي روشنت ثروتمند شد!!! بس كه به تاريكي ام فخر فروخت چه از جانم مي خواهي ؟بگذر... من كه بال هايم سوخت.

علت سرددرد های شدیدم از نظر بابام:
گوش کرن اهنگ با گوشی و استفاده زیاد از کامپیوتر.
والا.
حتما یه چی میدونه که میگه دیگه والا

..و آبی...
...
.... پـــــــــــــــــــــــــــدر یعنــــــــــــــــــــــــی :
...... وقتــــــــــــــــــــــــــــــــی بِهتــــــــــــــــــــــ لبخنــــــــــــــــد
..........میـــزنه ,, میخــــــــــــــوای بذاریـــــــــــش روی پشتتــــــــــــــ
........... و تـــــــــا پیـــــــــــــــــــش خــــــــــــــــــــــــــدا..
.............. سینــــــــــــه خیـــــــــــز ببـــــــــــــــــــــــریـــــــــــــــــــــش.....

آغا سرکوچه ی آقاجونم یه چهارراهه.چن وخ پیش داشتیم خونه آقاجونم حرف میزدیم بد به عمه ام گفتم من که راضی نیسم اصلا خشکلی عمه هام به من نرسیده!!!!
حالا جواب عمه ام:مگه نمیدونی؟؟داداشم اینا بچه دار نمیشدن یه روز دیدن یه بچه داره سر این چارراهه ور ور(!!!!)میکنه گفتن برش داریم ببریم بزرگش کنیم!!!مگه نمیبینی تکی و دیگه داداشم بچه نداره؟؟؟!!!
دخترعمه امه که ازم بزرگتره:آره داییم از همون اولم انسان دوست بود!!!!
بابام:راس میگندیگه بلاخره فهمیدی!!!!
مامانم:حالا درسته حقیقته ولی اینجوری نباید میگفتین!!!
خدایی خانواده با محبته که داریم عایا؟؟؟؟؟؟

دیشب همه خونه پدر شوهرم جمع بودیم بعد تعارف کردن میوه من ی خیار قلمی ورداشتم و ازونجا ک خواهر شوهرم همیشه میخواد مسخرم کنه بلند خندید و گفت اااااااخه عزیزم خیار هم هیکل خودت ورداشتی منم صاف تو چشاش نگاه کردم و گفتم قربون خنده هات برم حیف ک خیار سالادی نبود وگرنه واسه تو ور میداشتم یهو خونه رفت رو هوا هرکسی یه جارو میجویید و خوارشوهرم توی افق محو شدو هنوز کسی پیداش نکرده

رفتم کنکور کارشناسی بدم دلم واسه مراقبه سوخت انقدر همه بیکار بودن و خمیازه میکشیدن اونم چرت میزد...~_~. عجبا ا ا...

يه روز شار‍‍ژ باطري موبايلم داشت تموم مي شد خدا خدا ميكردم تموم نشه چون منتظر پيامك يه نفر بودم بعد يه دفعه دوتا پيام اومد منم خوشحال گفتم پيامكي كه خواستم رسيد تا بازش كردم ديدم هردوتاش ايرانسله همين كه خوندم گوشيم خاموش شد از مايعگي نمي دونستم گوشيو بزنم زمين يا سرمو بزنم به ديوار

آقا اين شوهر خالمون اومده بود خونمون يه 2هزاري داد به داداشم گفت برو واسم اولترالايت(سيگار وينستون) بخر اين داداش ما بعد از نيم ساعت برگشت در حالي كه مغازه دوتا خونه اونورتره حالا به نظرتون چي خريده بود؟
.
.
.
.
.
.
بعد از نيم ساعت با يك مشما رول پلاك برگشت مارا ميگيد از خنده روده بر شده بوديم

نارسیس وگل یخ واشک عشق و ورساچ بهترین عطرهای دنیاهستندولی خدایش همشون باهم انگشت کوچیکه ی بوی تن مادرنیستند<به افتخارهمه مادرای دنیا که دلسوزترین ادم دنیاهستن>

ز غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبتم که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد

تاحالا شده از دلتنگی یا ناراحتی یا هرچی از هر کس پراز بغض باشی ولی نخوای تو جمع گریه کنی بعد خیلی اتفاقی دستت*سرت*پات و...... به جایی بخوره و زیادم درد نداشته باشه ولی به همین بهانه یه دل سیر گریه کنی؟
لایک:خیلی سخته.واسم زیاد اتفاق افتاده:-(

سلام دوستای گلم
خالم با بچش اومده خونمون،خواهرم رفته تو اتاق داره بچشو میزنه.....خالم اومده میگه چکار داری به بچه ی من؟خواهرم میگه ببخشید خاله جون یادته بچه بودم مامانم 2روز بیمارستان بود بعد شما اومدی پیشمون،به حرفت گوش نمیدادیم میزدیمون؟حالا دارم تلافیشو سر بچت در میارم......
کینه شتری به این میگن....

یادش بخیر موهامو خرگوشی میبستم یه لباس سفیدم می‌پوشیدم وسط مجلس عروسی عین پیام بازرگانی. از این طرف به اون طرف بیچاره عروس وقتی فیلمو میبینه چقدر حرص میخوره از دست من!!!!!
دخترا یادتون هست:-D

سلام دوستای گلم
دوستم میگه:من دوست دارم یه شوهر گیرم بیاد،راننده کامیون باشه ازین سبیل پهنا،دستمال یزدی رو گردنش،شکم براومده و ....باشه
بهش میگم عزیزم نسل این مردا دیگه تبدیل به افسانه شده،تو این زمونه اگه پسری کامیون هم بخره ،قسمت باربندش رو میکنه "مرکز تخصصی اپیلاسیون دایم آقایان"تازه اونم سیارش....
دخمل خانوما نبینم بیکار نشسته باشیناا....