دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

ای کاش می شد می شد یه پول میدادیم که پستامون تاید میشد
بابا مردیم از بس نمره منفی دیدیم

******************(3 تا!!! یا 3تا ؟؟؟)علامت اختصاصی abas_m223
ديـروز سـمـتِ انـقـلاب بـودم يـارو دسـتـفـروشـه تـو خـیـابـون انـقـلاب کـتـاب"چـگـونـه ثـروتـمـنـد شـویـد" رو مـی فـروخـت...اومـدم تـريـپ روشـن فـكـري بـردارم بـــِش گـفـتـم :چـرا خـودت ایـن کـتـاب رو نـخـونـدی ؟؟
گـفـت بـرو داداش مـشـتری نـیـسـتـی زر نـزن!!! :|

*** دیالوگ ماندگار انیمیشن رئیس مزرعه ( گاو پوش) ***
^_~ صدا : همون حاجی عبدالّهی ~_^
ادوارد چـمـن کَــن : بـه سـفـارش روانـشنـاسـم مـن هـرگـز نـبـایـد بـخـنـدم چـون روده درد میـگیـرم ، ولی از صـبح دارم بـه روانـشـنـاسـم میـخنـدم D:

عـاقـا جـاتـون خـالـی یــه روز تـو دوران دبـیـرستـان رفـتـه بـودیمـ گیـم نـت داشـتـیـم کـانـتـر اسـتـرایـک CS بـازی میـکردیــم گـروهی
مـنـم مـحـو هـیـجان بـازی بـودم کـه یـهـو تـیـر تـفـنـگـم تـمـوم شـد و مـنم بـجـای ایـنـکه بـگم خـشاب کلاشیـنکـفم تـمـوم شد ، سوتـی دادم : خـلاش کـشابـیـنـکُــفم تـموـم شـــد :|
آقا گـیم نـتُ داری ؟ رفـت رو هـوا !!
یه لحظه سر برگردوندم چـشـم وا کـردم دیـدم شـخـصیـت هـای تـو بـازی دارن هـمـدیـگرو گـاز مـیزنـن :)

از دست دهه هشتاديا به کجا پناه ببرم؟
..ديوار بتوني شريف..
از دست گودزيلاها سرمو به کجا بکوبم؟
..ديوار بتوني شريف..
به 4جوکي ها چي پيشنهاد کنم؟
..ديوار بتوني شريف..
چي؟
..ديوار بتوني شريف..
کجا؟
..ديوار بتوني شريف..
تلفن: دوتا 80

*مرد آسموني*
یادمه اون موقه ها که تو خوابگاه بودیم(تازه فهمیدید منو از خوابگاه اخراج کردن) سر ظهر خوابیده بودم دیدم یکی داره پهلومو سیخونک میکنه گفتم:کــصافط بووووووق نکن بذار بخوابم.
دوباره با انگشت زد به پهلوم گفتم:پدر بوووق نکن یهو دیدم صدای خنده ی بچه ها بلند شد چشامو واکردم تا مسئول بازرسی خوابگاه پهلوی تختم وایساده..
من:٬-(
مسئول خوابگاهO-o
بر و بچس:) :) :) :)
هیچی دیگه فرداش بی سر و صدا وسایلمو جم کردم و از خوابگاه رفتم.
لایک= ایول دادا تو خیلی خفنی!

چقدر دلتنگ حضورت هستم کاش عکست نفس میکشید......

من نمیدونم چرا قانون های 4Jok‏ از قانون های پادگان هم سخت تره!

دشمنانت را فراموش کن
تنها کسی که می تواند تو را به خاک سیاه بنشاند
یک دوست کاملا" مورد اعتماد است.

K : E @@@@@
یه بارم رفته بودیم خونه عموم غذا هم کله پاچه داشتن ، خلاصه رفتیم سر میز ، خواهر گودزیلام کله پاچه دوست نداره اومد سر سفره نشت یه نگاه به ظرف غذاش کرد بعد برگشته به غذاش میگه "بیا ا ا ا ا ا دوری کنیم از هم " ^___^ منم سهمش رو سریع برداشتم و داد زدم " تمام تو سهم منههههههه "
بعله یعنی همچنون خانواده هستیم ما

جان فدای آنکه یادم میکند...
یاد او هرلحظه شادم میکند...
مهربانی های او شیرین شکر...
با مرامش کیش و ماتم میکن...

نگگگگگگگگگگگگگگگگگگران نباش .حالم خوب است ..
بزرگ شده ام....
دیگر آنقدر کوچک نیستمممم که در دلتنگی هایم گم شوم .
آموخته ام این فاصله کوتاه بین لبخند واشک نامش"زندگیست "
آموخته ام که دیگر دلم برای "تنگ نشود ......
راستی بهتر از قبل دروغ می گویم ...
حالم من خوب است ....
خوب ...
خوبب...

یه وقتایی سکوت علامت رضایت نیست...
طرف داره فکر می کنه، چطوری بگه ناراضیه
که به کسی بر نخوره!

K : E @@@@@
دیروز ظهر داشتم نماز میخوندم رکعت دوم بودم یادم اومد اون پنج هزار تومنی که پارسال گم کردم رو گذاشتم تو صفحه چهل هشت کتاب ریاضی کنار تمرین پنج که تو میان ترم استاد دادش و دو نمره داشت @@
من = @)^_^(@
دقت در نماز = ^___^
دیگه حرفی ندارم

ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﻋﻮﺍ ﺯﺩ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮ ﺷﮑﻮﻧﺪ، ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺟﺎﯼ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﻬﺮ ﮐﻨﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺷﺪ ﻭ ﻭﺍﺳﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ
ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﻝ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻭ ﺑﺮﺩ ﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻓﺖ ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻧﺒﺎﻟﺸﻪ
ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﺎ 5 ﻧﻔﺮﻩ ﻭ ﻫﺮ ﭘﻨﺞ ﻧﻔﺮ ﻭﺍﺳﺶ ﻣﯿﻤﯿﺮﻥ !
ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻪ !
ﻭ ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳــَـﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﯾﻢ،ﺁﺧﺮﺷﻢ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻓﺖ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ