اس ام اس

*یــعــنــی ایــن تــرم درس تــخــصــصــیــمــو حــذف شــم اگـــه دروغ بـــگـــم*
دیـــروز درمـــانـــگــاه بـــودم یـــه دخـــتـــره ســانــتــی مــانــتــال پــیــشــم وایــســاده بـــود دمـــاغــشــو عــمــل کـــرده بــود انـــدازه نــخـــود شـــده بـــود بـــاورتـــون نـــمــیــشــه چــنــد ثـــانـــیـــه یـــه بـــار دهـــنــشــو بـــاز مـــیــکــرد نـــفـــس عـــمــیـــق(طوری که داری خفه میشی)مــیــکــشــیــد!!
x!خوش به حال خودم که دماغم انقد بزرگ هست که خیلی راحت هوا توش جریان داره!x

داداشم قبلنا صبحا میرفت بیرون شبا میومد خونه :) بعد یه مدت صبحا را بیدار میموند تو خونه شبا میرفت بیرون :| جدیدا صبحا میخابه شبا میره بیرون تو اتاقم اگه بیدار باشه چراغا را خاموش میکنه :D فک کنم تا چند وقت دیگه یا خفاش بشه یا جغد :(
من :(
داداشم (^-^)
جغد (0-0)
خفاش (-_-)

اعتراف میکنم وقتی حال ندارم مسواک بزنم رو مسواکم خمیر دندون میزنم ، میزارمش تو دهنم بعدشم حسابی مسواکما میجوم :D
خوب چیه حال ندارم دیگه :دی
مسواکم:|
دندونام :)
حال داشتن :(

اقا ما ی پسر عمو داریم که از نظر ای کیو با جلبک کورس بسته!‏
واسش پیام دادم سلام ی زنگ بزن به گوشیم،نمیدونم کجا گذاشتمش قطع نکن تا پیداش کنم
ممنون
از نیم ساعت پیش تا حالا 60 بار زنگ زده
شما بگید فک و فامیله داریم
حیف که یکیه!اگه ده تا بود میشد باهاش ی گاوداری نوین باز کرد!!!‏

این بازیها واقعی نیست
ماتنهاازترس مرگ دورهم جمع شده ایم
برطبل هامیکوبیم و جدی جدی دروغ هایمان را باور کرده ایم همه ی ما قرن هاست مرگ زده شده ایم ..............

باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست.
.
.
کوروش کبیر

خدایا شکرت که تو رو دارم
جایی که میتونستی مچم رو بگیری
دستم رو گرفتی...

خداااااااااایا .....

یه روز 43 بار غروب کردنِ آفتاب رو تماشا کردم
خودت که میدونی وقتی آدم خیلی دلش گرفته باشه از تماشای غروب لذت میبره...

_شازده کوچولو_ آنتوان دو سنت اگزوپری_

در جواب دوست عزیز erudit پست 127406:

آقا ما یه استاد داشتیم واسه ریاضی (عمومی و کاربردی جفتش!!) آقا این هر وقت میخواست امتحان بگیره سوالا رو مینوشت رو تخته بعد ول میکرد میرف پایین یه چایی میریخت میخورد بعد میومد برگه هارو جمع میکرد بعد اونوقت جوابا که میومد نمره بچه ها همیشه تو بازه ی 4- و0.25 میشد ،دیگه طرف خیلی جزوش کامل بود میشد 0.5!!!!

نه ، شما بگو ، این استاده اهله حاله ما داشتیم؟!؟!؟!؟!

حکایت عجیبی است رفتار ما ...

خداوند می بیند و می پوشاند ...

مردم نمی بینند و فریاد می زنند ...!

شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر می‌گشت و به عقب خیره می‌شد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد... او امید به بخشش داشت

عشق های امروزی هم درست مثل مساله هسته ای شده!!!!
.
با شش نفر باید بشینی مذاکره کنی..
که همه به نفع یکی بکشن کنار.

اعتراف میکنم هنوزهم بعد از بیست و اندی سال هر وقت یه هواپیمایی تو آسمون رد میشه حتما باید نگاه کنم ببینم جنگنده هست، مسافر بریه، یا هلی کوپتره...
لامصب یه لذتی داره که نگو!
خب چیه، اگه نگاه نکنم یکی از لحظات شیرین زندگیمو از دست دادم.

اعتراف میکنم بچه که بودم وقتی میگفتن روزی رو خدا میرسونه من فکر میکردم شبها که ملت خوابیدن خدا واسشون اسکناس میریزه تو حیاط، بعد صبح که بیدار شدن اونا رو جمع میکنن.
یه مسئله ای که اون دوران دغدغه فکریم بود این بود که واسه چی خدا واسه ما کمتر و واسه دیگران، اسکناس بیشتری میریزه ؟!؟!

سلامتی اون دسته ار آدما که
اینقد خیانت کردن و به دروغ دوستت دارم گفتن که...
.
هیچ راستگویی جرأت نداره بگه دوستت دارم!!!