دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خوابیم اگرچه مرد میدان هستیم
خیر سرمان رستم دستان هستیم
وقتی به «داداش کایکو» نیازی باشد
گوییم که: «نه! ما ایکیوسان هستیم»!

آیا می دانید تاثیر جمله
«این مکان مجهز به دوربین مداربسته می باشد»
به مراتب بیشتر از
جمله «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید» می باشد !
یکم خجالت بکشیم.

زیباترین لحظه زندگی انسان لحظه ایی است که به ارزوی خود رسیده است

هنگامی که تصمیمات مهم خود را می گیرید استارت عمل کردن را همان موقع بزنید -اهسته و پیوسته برای کل تصمیم ها خوب نیست-

تا موقعی که سرما نباشه قدر گرما رو نمی دونیم و تا موقعی که کسی برای ازار ما نیومده قدر اسایش رو نمی دونیم

یادشــــ واقعا بخیر کلاس اول یه معلم داشتیم آقای رستمی خیلی خیلی مهربون بود کل مدرسه عاشقش بودن واقعا جالب به بچه های کلاس اولی حروف الفبا درس میداد و بهتون بگم اگر شما اون موقع بودید واقعا عاشقش میشدید یه پیرمرد قد بلند بود که موها و ریش هاش همه سفید بودن و خیلی مهربون بود یه کتاب هم نوشته بود ! الان از اون موقع حدود 10 سال گذشته یه پسرعمو دارم الان کلاس اوله شاگرد همون آقای رستمیه ! یه روز که این رو فهمیدم با تعجب پرسیدم : یعنی هنوز زنده است ؟؟؟ رفتم مدرسه دیدم وای بر من این آقا مثل همون موقع ها ؛ قدر معلم هاتون رو بدونید

بدترین بخش زندگی،زندگی در جایی است که ان را نمی خواهید و بدتر از ان این است که تلاش برای بیرون امدن از انجا نمی کنید

یه معلم داشتیم کلاس سوم دبستان آقای یزدی زاده بود ! همه دوستش داشتن با بچه ها خیلی مهربون بودش بعدش جالب بود یه امتحان از کل درس ها میگرفت اسمش رو میذاشت مسابقه علمی بعدش مثلا به نفر اول 40 تا شکلات میداد ( بخدا راست میگم ) !!! به نفر دوم 35 تا و نفر سوم 30 تا بعدش یه کمد داشت توش پر از شکلات های رنگارنگ بود که از اون تو در میاوردش یه کمد دیگه هم داشت مخصوص شکلات های خوشـــمزه !!! به نفر اول فقط از اونها میداد ؛ هـــــــــــی یادش بخیر هیچوقت از اون کمد مخصوص شکلات نخوردم !!!

از اون دسته آدم هایی هستم که سبیل میذارن ! با اینکه فقط 16 سالم بود پارسال اما اندازه میرزا کوچک خان جنگلی سیبیل داشتم !!! یه روز تصمیم گرفتم گوشه سبیل هام رو بزنم فقط مواظب بودم یواش یواش که یدفعه یه خط صاف وسط سبیل هام افتاد جالبه سریع صورتم رو شستم رفتم بیرون با افتخار همه اینطوری نگام میکردن :
O I o
ــــ
بعدش وقتی رفتم خونه تمام فک و فامیل به من خندیدن گفتن خب پسر جون چرا وقتی این اتفاق افتاد کل سیبیل هات رو نزدی ؟؟ من هم با افتخار گفتم چون شبیه ezio در بازی assassins creed
شدم !!!! واقعا خودم موندم چرا اون موقع اینقدر از خودم ممنون بودم !!!!

برای درک قوانین ساده جهان فقط باید کمی دقت داشته باشید

یادت باشه که:
در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی.
به آنچه گریه دار بود میخندی.

پروردگارا
به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند ، گریه کنم برای کسانی
که هیچگاه غم من را نخوردند ، لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم
ننواخنتند و عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند . . .

زندگی مانند کودکی است که اگر میخواهید به خواب نرود
همیشه او را سرگرم کنید . . .

اگه کسی به تو نگاه کرد و قلبت لرزید عجله نکن
چون ممکنه کاری با قلبت بکنه که چشمات بلرزن

الان تو حالت کما هستی تا چند لحظه دیگه میمیری.
برای کسب اطلاعات بیشتر یک پیام کوتاه خالی به 8282 ارسال نمایید.
(ایرانسل با همکاری جهنم) *ایرانسل تنها حامی کاروان جهنم*