دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

یه دوست دختر نداریم فردا به طور اتفاقی تو خیابون ببینیمش ،
یهو احساساتی بشیم محکم بغلش کنیم و بوس و گریه و زاری ...
اونم از این حرکت ما کلی تعجب کنه بگه چی شده مگه عزیزم؟داستان چیه؟...
منم بگم اصن فکرشو نمیکردم از عید قربان جونِ سالم به در ببری =))))))))))

دوستم تعریف میکرد: “مامانم هر موقع میخواد چایی بیاره، واسه من توی یه لیوان بزرگ میاره و همیشه به همه تاکید میکنه این لیوان مال دختر گلمه، مخصوصِ مخصوص !!! منو از همه بچه هاش بیشتر دوس داره، خیلی ماهه ! یه روز من رفتم خونشون، مامانش چایی آورد ۲تا استکان معمولی و یه لیوان بزرگ و گفت: “اون لیوان بزرگه مال دخترمه”
دوستم پرسید: “مامان، منو از بقیه بیشتر دوس داری که همیشه واسم چایی مخصوص میاری، نه؟”
مامانش گفت: “آخه یه بار که از دانشگاه خسته و کوفته اومدی و با این استکانها چایی خوردی خیلی دلم برات سوخت دخترم”
دوستم: “چرا مامانی؟”
مامانش: آخه نه که این استکانها کوچیکه، دماغت توش جا نمیشد!
(((>ینی بزن اون دست قشنگرو به افتخار مامانش<)))

یه روز خرگوشه میره جنگل میبینه گرگه داره حشیش میکشه ، بهش میگه آقا گرگه مواد نکش ، بیا بریم باهم ورزش کنیم ، شادی کنیم...
میرن تو راه به روباهه میرسن میبینن داره هرویین میکشه ، خرگوشه میگه آقا روباهه چرا مواد میکشی؟ مواد ضرر داره بیا بریم ورزش کنیم شادی کنیم...
میرن میرن میرسن به آقا شیره میبینن داره کراک میکشه ، خرگوشه تا میاد بگه چرا مواد میکشی شیره میگیره میخورتش......
گرگ و روباه میگن بابا چرا اینجوری کردی؟؟؟ چیز بدی نمیگف که!!!
شیره میگه : بابا این کصافط هر روز اکستازی میزنه میاد اینجا شر و ور میگه!

یه بار پسرعمم اومد فازٍ اندرزگونه برداره!
گف: ببین هیـــــچ وقت نگو نمیتونی بگو نمیتونم که بتونم! یعنی زیاد به خودت فشار نیار که بتونی بهش بگی نتونی ، با این نتونستنت میتونی خردش کنـــــــــــی! سعی کن بتونی مثٍ من که همیشه تونستم چون میخواستم که تونستم! از قدیم گفتن خواستن توانستن است!!
من برم قرصایٍ اینُ بدم داغ کرده طفلک!
نمیدونم چش بود صعود کرده!!
حالا شما فعلاً فعلٍ توانستنُ صرف کنید بعداً ازتون میپرسم!!
پسر عمه اندرزگو هستش که داریـــــــــــم؟؟

بابابزرگم با عموم دعواش شدش سرٍ چی نه به من ربط داره نه به شما!
آقا بابابزرگم هی میگف مرتیکه ی فلان مرتیکه ی آهان مرتیکه ی اوهون!
عمویٍ سالارٍ منم فقط میخندید میگف هرچی شما بگی باشه!
یهویی بابابزرگم بهش گف: پدر سگ!
عمومم دوباره گف: باشه!
حالا بابابزرگم: کثافت بگو پدر سگ نیستم, بگو پدر سگ نیستم!!
یعنی دیوار بود که میخواستیم گاز بزنیم گاز بود میخواستیم دیوار بزنیم!!
بابا بزرگٍ داریم؟؟ بچه ها حالش یه خورده ناراحتٍ واسش دعا کنید مرسی!

میزان مالکیت کنترل تلویزیون تو خونه ی ما :
مامان 98%
بابا 01%
خواهرم 0.5%
دیگران 0.5%
من 0.00%
من:|
همچنان مــن :|

یه گربه ماده دارم خیلی ملوسه
یه گربه نره چند روزه تو نخ گربه ی منه خواهرم امرروز گربمو برده جلو پنجره رو به یارو : اینو ببین بسوز ما به تو دختر نمیدیم

بخدا اگه دروغ بگم:-|
بسر داییم ده سالشه
رفبتم خونشون،ی وانت داشت میوه میفروخت،
زنداییم بهم گفت برو سیب بگیر پسر داییم اومد
رفتم میگم سیب چند؟ میگه1500
پسر داییم میگه میلاااااا اد! سر کوچه همین سیبو میدن 2000 تومن
اخر بعد از کلی بحث و دعوا یارو بهم داد 1700
یعنی اگه اولش میگفت 3000 تومن اینقد زورم نمیومد:-|:-|
بعد رفت به مامانش گفت خریدیم 1500تومن
در عرض پنج دقیقه دوبار خدارو واس فکو فامیلام شکر کردم:-|:-|*WALL*

رفتم سی دی فروشی،میگم آقا ببخشید ویندوز سون دارین؟ میگه نه نداریم!! بعد تو قفسه ها دیدم بهش میگم اونجاست که! میگه آهان خب از اول بگو منظورت ویندوز سونه (Soon)!!!
من: :(
فروشنده: :)
بیل گیتس: :@

دستم بوی گل میداد مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند.اماهیچکس فکر نکردکه من شاید گل کاشته باشم

دنيايم رابه لبخندت مي بخشم،هراسي نيست،تو شاد باشي دنيا از آن من است

به خواهرم ميگم در اتاق را ببند هواي بيرون سرده! ميگه حالا اگه من درو ببندم هواي بيرون گرم ميشه؟!!

سلام خوبی ؟
اگه اجازه بدی مامانم با مامانت حرف بزنه ٬
فردا ساعت ۹ خدمت میرسیم امر خیره . . .
طرح شاد سازی دختران دم بخت !!!

يعني بعضي ها جوري با احساسات آدما بازي مي كنن كه ما ميترسيم اون بازي رو با توپ يا راكت بدمينتون بكنيم،! كه دل نداره....

اینروزها همه آدمها درد دارند؛ درد پول, درد عشق, درد تنهائی ...
اینروزها چقدر یادمان می رود زندگی بکنیم ..