دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

دوری فقط تعبیریست که فاصله ها از ما دارند اما بی خبرند از نزدیکی دلهایمان...

یه دوسدختر باجنبه هم نداریم بهمون اس بده بگه:
تو منو دوس داری؟؟؟؟
ماهم بگیم:نه
بعد اس بده :(((
بعد منم بگم خوب نفسم من عاشقتم دوست ندارم که!!!!
الان دوسدخترم بگه تو منو دوس داری؟؟؟بگم نه تا یه هفته گوشیشو خاموش میکنه.
دخترای الان اعصاب ندارن که!!!!!!

دوم دبیرستان بودیم بردنمون میدون تیر و بهمون بازوبسته کردن اسلحه یاد دادن.بعدش نفری یه اسلحه دادن بازو بسته کنیم!!! آغا چشت روز بد نبینه ما اسلحرو باز کردیم حالا بستیمش کامل یه تیکش به هیچ جاش نمیخوره.
.بعد آخرش فرماندهمون اومد بالا سرم گفت بستی؟؟ گغتم آره . گفت پس اون چیه دستت؟گفتم این تیکش اضافه اومد.
همکلاسیا:)
من:(
فرمانده:))))))))
مخترع کلاشینکف:(

چن روز پیش اومدم رفیقم رو سرکار بذارم
بهش گفتم رو سرت مو ـه تمیزش کن
چهار ساعت داشت سرشو میتکوند و تمیز میکرد
آخرش هم نفهمید سر کارش گذاشتییم
من :))))))
بقیه دوستام :)))))))
اون بدبخت :|||||||
رفیق باهوشه ما داریم؟ :|

یه بار تو صف یه توالت عمومی بودم خیلیم شلوغ بود....
چندتا جوون دلقک داشتن خنک بازی درمیاوردن و الکی میخندیدن... یهو یه آقایه با کلاسی دراومد بعدش یکی از اون جوونا رفت واسه خندوندن رفیقاش برگشت دماغشو گرفتو گفت پیففف چه بویی!!
آقاهه هم داشت میرفت دستاشو بشوره برگشت گفت دوست من توالته سالن غذاخوری که نیست!!!
پسره:((((
آقاهه :)
مردم:)))))))))))
تا حالا جواب به این دندون شکنی نشنیده بودم!!!

برو پايين و به مطلبي که ميخوني فکر کن!
.
.
.
من نميگم کلمه "مادر" يا "پدر" چند تا لايک داره...
فقط ميخوام بگم اگر هنوز نعمت وجود پدر و مادر رو بالا سرتون داريد، قدرشون رو بدونيد و همه سعي خودتون رو بکنيد که ازتون راضي باشن...

با دوستام رفتیم کلاس, آقا یکی از دخترا داش سایه میزد( فک کنم صب خواب مونده نرسیده میزامپیلی کنه ههههه)! تا مارو دید هول شد اومد سریع بذاره تو کیفش ما نفهمیم, چشتون روزٍ غم نبینه کیفش افتاد همه لوازم آرایـــــشش پخشٍ زمین شد!! همون لحظه هم استــــــــاد اومد! یعنی بگم 40تا ماتیک بود فقط, بقیشو دیگه ولش کنید!
بدبخت مشت مشت میریخت تو کیفش صحنه رو ترک کرد! چن روزٍ ندیدم بیاد کلاس فک کنم رفته زیرٍ ماشین!
استاد تا یه ربع اینجوری بود»» (O_o)
ما :)
دخترایٍ دیگه:(

یه برگه زدن به دیوار کلاسمون . یه جاش نوشته دانش آموزانی که در المپیاد شیمی شرکت کرده اند با امیرْاعظمی کلاس دارند.
واس بیچاره اصن نذاشتن آقای امیراعظمی.
من و 3تا دیگه أ دوسام، یه ابرو باز کردیم با قرمز نوشتیم آقای ....
اومده کلاسمون میگه اینو کی نوشته‌؟با ترس و لرز دستامونو بردیم بالا. . .
گف آفرین آفرین نفری 2 تا مثبت جایزتونه
من و دوستام :\\\\
معلممون :))))
و در آخر من و دوستام :))))))))
بقیه :||||

يعني اين فاميلا كه بچه كوچيك دارن ميان خونمون دو ساعت ميمونن اندازه دوسال خسارت ميزنن!! انگار طوفان رد شده از خونه!!
تا هم بعد از چندوقت موفق ميشي خونه رو تميز كني باز ميان!!
هركي موافقه بزنه اون لايكو

عمم دندونشو میکشه سرٍ راش میره چن جا خرید!! بنده خدا نمیتونسته حرف بزنه با ایما و اشاره به فروشنده ها میفهمونه چی لازم داره...
2روز بعدش میره همون مغازه ها هی حرف میزنه هی حرف میزنه, دخترش بهش میگه چرا اینجوری میکنی ؟؟
عمم میگه: میخام بفهمن لال نیستم!!
:) :)

پسرعمــــــوم میگه: Woow امیـــــــر آلبومٍ یگانه رو دانلودش کردم تانک! میخای برات از روش بزنم؟؟
من: خعـــلی نامردی طفلک 2سال زحمت کشیده واس خاطره این کارش, میمردی بخریش؟؟ من خریدمش لازم نی!
پسرعمـــــوم: امیـــــــــر منم زحمت کشیدم پدرم در اومدش تا دانلود شد!!
یعنی هیشکی تا حالا حرفٍ منو اینجوری نخونده بود!
پســـــــــرعمو چــــــــله داریم؟؟

کیا مث من تو مدرسه سر کلاس درس تغذیه هاشونو آروم آروم کوچولوش میکردنو یواشکی سرشونو میبردن پایینو میذاشتن تو دهنشون..
:))

ﺷﻤﺎ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﯾﻪ ﻣﺸﺖ ﺯﺍﻣﺒﯽ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﻣﯿﻮﻓﺘﺎﺩﻥ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﻮﻧﺶ ﮔﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻮﺩ ﻣﮕﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮﺵ ﺗﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ :دی

نشسته بودم تو مهموني وسط جمع يه بچه دهه هشتادي اومده ميگه: هرچي ميگم آخرش (ز) بزار و بگو
_سلامز
_سلامز
_خوبيز؟
_خيلي ممنونز!
_يه چيزي بگم؟
_بگو...
من:-S
بچه هاي دهه هشتادي:@
مهمونا:-D
زبان برره اي:$
آخه اينا بچه آدمن يا بچه گودزيلا؟
اي خداآخه اين فك و فاميله ماداريم؟

عاغا ما 1هفته کلاسارو پیچوندیم تشریف بردیم ولایت
هفته بعد سر یکی از کلاسا استاد فرمودند ساکت باشید میخوام از چن نفری چنتا سوال بپرسم،منم نه که شب امتحانیم استرس کل جونمو گرفت
نفر دومی که صدا زد اسم من بود! خدا نصیب نکنه
عاغا رنگ من عین گچ شده بود که استاد گرام نگاهی به لیست کردو گفت شما که جلسه پیش نبودی هیچی دیگه خودش از سوال کردن منصرف شد
از همون موقع تصمیم گرفتم 1هفته درمیون غیبت کنم
جواب میده ها!