دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خونه با خواهرم تنها بوديم خواهرم گفت برو سوسيس بخر سوسيس بندري درست كنم.
من رفتم مغازه گفتم آقا سوسيس بندري داريد؟مرده گفت سوسيس بندري رو خودت بايد درست كني.
منم براي اين كه كم نيارم گفتم نه آقا يه مدل هستش شما نميدونيد.
حالا اون مغازه داره با هفتاد سال سن هر وقت منو ميبينه ميگه سوسيس بندري گرفتي؟
ولي من ميدونم همچين سوسيسي داريم

پراز توام 
به تهي دستي ام نگاه نکن؛مگوهيچ نداري!
ببين 
تورا"دارم"

آن لحظه که فکرش رانميکني،کسي در دوردستها،خاطره خوبيهايت را ورق ميزند!

سر كلاس فيزيك(همون كه اون دفعه منو بيدار كرد)داشتم ميخوابيدم كه دوستم هي كرم ميريخت و قلقلك ميداد نميزاشت بخوابيم منم عصباني شدم سر كلاس داد زدم ميزاري بكپم يا نه؟
معلم شنيد گفت چيشده؟
من گفتم هيچي آقا اذيت ميكنه
معلمه هم اين پسره رو مسئول كرده نزاره من بخوابم
آخه چرا اين كارو ميكني؟
بقيه منو اذيت ميكنن من بايد جريمه بشم.

اقا يه روز رفتم فيسبوك دختر همسايه بهد از اشنايي پرسيدم خونتون كجاست؟
خيلي با كلاس گفت تجريش
منم در جواب عكسمو فرستادم ديروز مجلسش بود خدا بيامرز دختر خوبي بود

یکی از تفریحات سالمم اینه که اسم پدربزرگ و مادربزرگامو جمعه ها واسه برنامه ی فیتیله جمعه تعطیله می فرستم...محمد رضا و علی اکبر دو ساله

دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف کنید . سعی کنید استراحت داشته باشید . به خصوص از پله بالا و پایین نرید . سه ماه دیگه هم بیاید من ببینمتون .
سه ماه بعد که بیمار میره پیش دکتر .دکتر دوباره آزمایشش میکنه و میگه: تبریک میگم ، وضع قلبتون خیلی بهتره .
طرف میگه: یعنی حالا میتونم از پله بالا و پایین برم.
دکتره میگه: البته .
طرف می پره هوا و میگه: خدا خیرتون بده آقای دکتر، پدرم در اومد از بسکه توی این سه ماه از ناودون رفتم بالا و از پنجره پریدم پایین!!

بیمار: واقعا عجیبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بین رفته.
دکتر: از بین نرفته خانم ، به من منتقل شده .

گفتند محبت کن ، از محبت خارها گل میشود … محبت کردم اما هیچکس گل نشد ؛ فقط خارم کردند !

سلامتی همه رفقایی که نه دنیا عوضشون میکنه نه من با دنیا عوضشون میکنم

دختره دماغش شبیه آرنجه بزغالس...!!!
اونوقت تو فیس بوک زیره عکسش نوشته:
عمل نکردماااااااااااا...مادر زادیه!!!!!!!!!!
به قرآن اعتماد به نفسه تورو من داشتم میرفتم از سلنا گومز خاستگاری میکردم.......

فرقی نمیكند بگويم و بدانی، يا نگويم و ندانی! فاصله دورت نمیكند، درخوبترين جای جهان جا داری جايی كه دست هيچكس به تو نمیرسد: "دلم"

ذقت کردی تو این فیلمای ایرانی وقتی همه دارن شام میخورن..یهو دعوا میشه بعد یهو همه قهر میکنن میرن تو اتاقاشون..بهد مامانه میمونه سر میز شام و با حسرت و ناراحتی هر چه تمامتر به غذاها نگا میکنه...تو اینجور موقعیتا همیشه غذا یا مرغه یا خورش قیمه...:"))))))

دو تا سوال اولیش مال ادبیاته و دومیش ریاضی
1 در جمله ریز کدام فعل درست میباشد؟
زرده تخم مرغ سفید است یا هست. است درسته یا هست؟
2 فرض کنیم شما راننده یک اتوبوس هستید. در ایستگاه اول 10 نفر سوار می شوند. در ایستگاه دوم که خانه راننده نیز انجا می باشد 15 پیرمرد که همگی 70 ساله هستند سوار می شوند و در ایستگاه سوم 15 نفر پیاده می شوند. حالا بگین راننده چند سالشه؟
می دونم که همتون درست جواب دادین. زرده تخم مرغ سفید نیست زرده. اگه فرض کنیم شما راننده اتوبوس هستین پس جواب میزان سنه شماست (یعنی اگه 20 سالتونه جواب می شه 20 اگه 15 سالتونه جواب می شه 15 چون شما راننده هستین) خوب حالا هرکی اشتباه جواب داده حتی یکیشیو مثل یه بچه خوب لایک کنه من حدس میزنم نهایت 20 نفر غلط جواب داده باشن یعنی 20 تا لایک

جمله ی«کلاه سرت گذاشتن تا زانو» یعنی چه؟ الف) فروش پراید دوگانه سوز بدون مخزن. ب) قول تحویل ال نود تا پس فردا. ج) تحویل پژو 405 با یک مأمور آتش نشانی در صندوق عقب. د) من مادرم مریضه، کارت سوختتو بده، چند لیتر بنزین بزنم