دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

رفته بودیم خونه یکی از فامیلامون مهمونی.دیدید تو یه جمع همه دارن حرف میزنن بعد یهو جمع ساکت میشه؟!
این فامیلمون اومد جلو بهم دست داد اومد بگه سلام گفت بسم الله الرحمن الرحیم. دقیقا همون وقتی بود که همه ساکت شده بودن
یعنی کل جمع ترکید.بیچاره سرخ شد یه چند دقیقه ای نشست بعدش پا شد رفت اتاقش.فقط موقع شام و موقع خدافظی دیدمش.روش نشد دیگه بیاد بیچاره

از این تریبون
اعلام میکنم :
تمامیه خواهران و برادرانی که
ادعای تنهایی دارن..
وای به حالتون
روز ولنتاین اینجا نباشین o.O
حواسم بهتون هست بعلهههههه :))

می خواستم ببینم شما هم مثل منین که به کج بودن کفش و دمپایی حساسین که باید حتما جفت باشن .اونایی که مثل منن بزنن اون لایکو.
با تشکر....

یه پیشنهاد واسه اقا @rez که دنبال وکیل میگشت....
میگم پروندتو ببر بده به ارغوان (سریال زمانه) واست کارتو انجام میده....
پولشم که نمیخواد بهش بدی چون دکتر داره میمیره بهش پیشنهاد ازدواج بدی حتمن قبول میکنه....
اینجوری هم پولتو از دانشگاه میگیری هم با یه ادم پولدار ازدواج میکنی...

پراید رو کیلویی هم حساب کنیم 20 میلیون نمیشه آ
20میلیون رو هزاری کردم دیدم 900 کیلو

یکی از فانتزیهام در حال حاضر اینه که
از تو افق برسم بالا سر دوستم و بزنمش انقد بزنمش که به حال مرگ برسه بعد همه بیان تا منو متوقف کنن و نتونن و پلیس بیاد بعد از افق بچه های4jok بیان دنبالم و دستم رو بگیرن و برم سمت افق و محو بشم!
بقران الان به این تحقق این فانتزی نیاز دارم عجیب

خدا نگذره از کسانی که
شیر حموم رو روی وضعیت دوش می‌بندن و از حموم خارج می‌شن!

عارفی را پرسیدند:روی نگین انگشترم چه حک کنم که وقتی شادم به ان بنگرم و هر وقت غمگین هستم به ان نظر کنم...
گفت حک کن (میگذرد)...

عاقا پدربزرگ دوستم خدابیامرزتش عمرشو داده بود من(آره به خودم داد حرفیه؟)
منم اومدم دلداری بدم
جای اینکه بهش بگم این شتریه که در خونه ی هر کسی میخوابه
گفتم این شتریه که روی هر کسی میخوابه!!!
دوستم:(
من:|
شتر:))
ضرب المثل:D

آغایی که شما باشی توی اتوبوس بودم . مثه همیشه پکر که ...
یه پیرمردی با یه طوطی اومد تو و یکی جاشو بهش داد ( بازی جوانمردانه )
دو تا پسر بغلش وایساده بودن منم پشتشون که یکیشون به بغلیش گفت ول کن یکم تفریح کنیم
با یه لحن عاقل اندر سفیه به پیرمرده گفت : حاجی میخونه دیگه ...
یعنی پیره مرده نه گذاشت نه برداشت گفت : آره کلاس دومه
یعنی اتوبوس داشت منجر میشد و رفیق پسره یه قدم ازش فاصله گرفت یعنی با زبان بیزبانی می خواست بگه من با این نیستم.

دختره رو دیوار فیسبوکش نوشته گند زدم به دیوار رفت!
پسره کامنت گذاشته دیوارتیم!!!!!!!!!!
من::|
مارک::|
دختره::-/
پسره:<3

بـعـد یــه بــارون تـــوپ خــواهرم گــیـر داد کـه عــلی هــوا خــوبه،هـوا صـافـه، هــوا ابـیـه، هـــوا.... خــلاصـــه داشـــت رو اعـصـــاب مــا گِل لـگـد مـیــکرد که بیـا بــا مــاشـــیــن بــریــم دور دور....
مــنــم فــهــمیدم اونــجــاس که بــاس خــودمــو بــگــیـرم گــفــتــمــش نـــــ کـار دارم وقـتـــ نــمــیــکنــم !!!یــن آجــی مـاهـم رفت بـابــامــو گـفـت اقــا بـابــام اومــدو نه گــذاشت نـه بــرداشــت یـکـــی خــوابــونـد زیر گوشــم که چـرا دل خــواهــرتــو مـیـشکـونــی سـریــع مــیــری مــاشـیـنو روشـــن مـیــکــنــی مــنــو مـامـانـتـم مـیـایـم ......
خــلــاصــه هــر جــور شــد رفـتـیـــــم !!! هِــی هـِــی هـِــی
تـــو راه آقــام گــفــت بـــزن کــــنار مـــن ایـــنـــجــا کـــار دارم رفـــتو اومـــد دیـــدم رفــتــه بـــزرگـــتــرین سایز پــــــــــــــــفـــکــــــــــو خــــــریده بــــهش گــفــتــم اخـــه پـــدر مــن هــــمـــه ایـــنـــو مـــیـــخـــوایــم چـــیـــکـــار؟؟
خــیـــلـــی شـــیــکــو مــجــلــســی برگــشــتــه مــیــگـه خــونــه دیــگـه شــام نــداریـــم بــخــور پــســـرم بـــخـــور خـــدارو هـــــم شــکر کــن خــیــلــیــا هــمــیــنــم نــدارن بــخــورن
چـــــــــــــــی بـــــــــگم الـــــــــــــان مـــــن ؟؟؟؟؟
آقــا مــن نــخــوام بـــــــرم بـــیـــرون کـــیـــو بــــاس بــبــیــنــم؟؟؟؟؟
عـجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب!!!!!

اقا تو یه شرکتی کار میکردم . که لامثب نمی تونستی یه کلمه حرف بزنی همه متمرکز که یه سوتی ازت بگیرن و بیچارت کنن در این آشفته بازار یه روز یه دستگاهی ساخته بویم که یه LCD بزرگ هم داشت دو نفر غریبه که فقط اسم کامپیوتر رو شنیده بودن . من و ریس شرکت سر دستگاه بودیم که هر کی یه نظر میداد منم که آبم نبود نونم نبود و اظهار نظرم دیگه چی بود نطقی کردم در حد NHL (لیگ اسکی روی یخ امریکا ) ( دیگه دیگه )
نطق اینجانب : آغا خیلی خوب شده فقط کاش ال سی دیش فول اسکرین بود !!!!
اغا یعنی در و دیوار داشت فوشم میداد
یه ثانیه بعد فهمیدم چه خیانتی به خودم کردم خدارو شکر بچه ها اونجا نبودن داشتم محل جنایت رو ترک میکردم که رئیسمون سرش رو آورد بالا گفت حمید اون تاچ پنله !!!!
چیه آغا بشر ممکن السوتیه دیگه .

مامانم دو دقیقس از خونه خالم رسيده خونمون زنگ زده ازش تشكر كنه الان ٤٥ دقیقس دارن
صحبت ميكنن.
خو مادرم حرفاتو ميزدي ميومدي ديگه.
جالب اينجاس ميگه اونجا هوا چطوره .

خواهرم گوشیشو رو کابینت خونمون جا گذاشته بود مامانم میگه عرفان به خواهرت خبر بده گوشیش اینجاست که دنبالش نگرده.
منم یه پیام نوشتم که آبجی گوشیت رو خونه ما جاگذاشتی وقت کردی بیا ببرش و فرستادم.
یه دفعه از آشپزخونه صدای اس ام اس اومد,بلند شدم رفتم ببینم کیه/
باورتون نمیشه وقتی اسم خودمو دیدم که برای گوشی آبجیم اس فرستادم که بیاد گوشیشو ببره به مغز پربار خودم آفرین میگم.....