اس ام اس

یادم نرود که :
من تنها هستم
و تنها من نیستم!

عاغا ما دیروز از ساعت 7 صب رفتیم استادیوم!
بعد نزدیکه ساعت 3 اینا بود که گوشیم زنگ خورد!!!
دیدم مخاطبه خاصه!!!!!!:x
منم خوشحال! گفتم الان بهش میگم رفتم استادیوم خوشحال میشه!(پرسپولیسی تیره بیشعور!)
خلاصه گوشیو ک جواب دادیم عاغا چشت روزه بد نبینه این برگشت هرچی از دهنش در میومد بهم گفت!!!!!!!!!!
خیلی پستی و نمیدونم، ازت انتظار نداشتمو، آجغاله عبضیو!
خلاصه کلی هم فوش داد که سانسور کردم!!!!!!!!:دی
منم گفتم حالا چی شده! نتوستم بشینم سر جام پاشدم رفتم پیشش!!!!!!!!!!
زنگ زدم بهش!
من: سلام!
اون: سلام عشخم! بلاخره اومدی؟؟؟
من: :ِ!!!!!! چی؟؟
اون: میگم بلاخره اومدی بیرون؟؟؟؟
من: از کجا؟؟؟
اون: استادیوم دیگه!
من: گفتم بیام ببینم اون چه حرفایی بود میزدی پشته گوشی؟
اون: هیچی باو!!!!!!
من: ینی چی هیچی؟؟؟؟؟؟؟؟ درس حرف بزن ببینم چی میگی!!!!!!!
اون: مامانت زنگ زد بهم گفت آرتین رفته استادیوم میترسم دعوا بشه بزننش! یه کاری کن بیاد خونه!!!!!!!!!!!!!!!!
.
.
.
هیچی دیگه!!!!!!!!!!
هم از بازی موندم!
هم خونه رام ندادن! (قبلش دعوا کرده بودم خونه سر استادیوم! نامردا گفتن برو تو همون استادیوم بخواب!)
همم به مخاطبه خاصمون چرتو پرت گفتیم خونشون رامون نداد!!!!!
الانم آواره ی کوچه پس کوچه ام دارم با موبایل پست آپ میکنم!!!!!!
حداقل لایک کنید احساس تنهایی نکنم!!!!!!!!!!!

داداشم يه عروسك پت داره.اسمشو گذاشته ديويد!!!!!!!!!!!!!!!!
بدبخت پت دچار دوگانگي شخصيتي شده نميدونه پته يا ديويد!!!!!
تازه قراره ي مت هم بخره اسمشو بزاره كارلوس!!!!!
(قابل توجه ك داداشم سربازه.چيه مگه فقط بچه ها بايد عروسك داشته باشن)
هر وقت زنگ ميزنه ب جاي اينكه حال منو بپرسه ميگه داداش گلم ديويدم چطوره ؟!!!
داداش داغونه من دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

از دست فراقت گله دارم گله دارم//هر روز همین مسئله دارم گله دارم//از این که به پشت تو نخواندیم نمازی//وقتی که به لب نافله دارم گله دارم//یک نامه نشد تا که برایت بنویسم//صدها ورقه باطله دارم گله دارم گله دارم//این جمعه هم ...صلوات

عامل دیگری که می تواند به موفقیت شما بیفزاید قبول مسئولیت کامل در قبال خود و همه اتفاقاتی است که برای شما رخ می دهد.

هرگز خود را بهتر ندانیم

امام حسین(علیه السّلام) برای شخصی نامه نوشت که: تو از یاران جدّم پیامبر اسلام هستی و در جنگها فداکاری های زیادی کرده ای. بعد از پیامبر، از یاران پدرم علی بن ابی طالب و بعد از او هم از یاران برادرم امام حسن بوده ای. سابقه رزمندگی تو در جنگها درخشان است. اکنون من به کربلا می روم. چه خوب است برای حمایت از من به کربلا بیایی.

او در پاسخ نوشت: من خسته شده ام. دیگر حال جبهه ندارم.

و در پایان عمر، امام را تنها گذاشت. بعد از شهادت امام گریه ها می کرد که: چگونه کسی که عمری در جبهه ها بود، در آزمایش آخر الهی مردود شد؟

من وقتی بچه بودم(اول دبستان) خیلی خیلی رو راست بودم ...یه روز معلمون داشت درس می داد من بلند داد زدم :کی ما میریم سال بعد که از دست تو راحت بشیم عینکی !!!نامرد منو دعوت اولیا کرد !این رو راست بودنم کار دستم داد..

شب های بی قراریم،شب هایی که خواب به چشمانم نمی آید،تنها مینشینم و خوبی هایت را میشمارم...
و بعد کم می آورم!
هم زمان را...
و هم نفس را...

(دلنوشته ای از مهسا)

لامصب این چراغ چت دوستام شده فلاشر :))) هر 2 دقیقه میان میرن

مـــلت شــبا قــبل خــواب رمــان عـاشـقانه میخـونن خـواب های اونــور آبـی و تـایتـانیکی مـیبینن !
اونـوخ مـن بـاید چـشمم بـیفته بـه یه تیـکه روزنـامه ک بـابام چـسبونده رو کـانال کـولر و از شـانسمم صـفحه ی حـوادثش رو چـسبونده ^_^
روش بزرگ تیتــر زده :
"مــأمــور آب ، قــاتل و دزد از آب درآمد /:"
هـر شـب چـشَم مـیفته بـهش سـه سـاعـت خـوف مـیگیرتم ..
هــمش این صــدا تو گـوشـم مـیپیچه :
یــوهـاهاهاهاها (:
شــجاعــتم تـو حــلقــتون (:

بی"دوست"
حتی
باران هم...
بوی تشنگی میدهد.....

پلک میزنم نبودنت را!
گفته اند تا چشم بر هم بگذاری میگذرد...

(دلنوشته ای از مهسا)

وقتی میگویم دوستت دارم بگو چشم!
مطمئن باش چشمت بی بلا میماند...

(دلنوشته ای از مهسا)

غروب ها اذان که میگوید دلم میگیرد!
از چه نمیدانم؟!
از که دور شده ام که چنین مرا در خود فرو میبرد نمیدانم!
خدایا یک لحظه به خورشید بگو بایستد،بگو پایین نرود،شاید او بداند پاسخم را...
(دلنوشته ای از مهسا)

تو مرا میفهمی
من تو را میخواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی تا ابد در دل من میمانی