دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

آقا این مشکلات اقتصادی واقعا به ملت فشار آورده ،چند وقت پیش تو اتوبوس نشسته بودم داشتم میرفتم دانشگاه که یه پیرمرده اومد نشست صندلی کنار من ادم متشخصی بود وبرخلاف اکثر پیرمدها اصلا حرف نمی زد ،یه پنج دقیقه که گذشت یهو برگشت به من گفت : بریم کربلا ،یه سفر کربلا
و فورا ساکت شد ،آقا مارا میگی مونده بودم چیکار کنم بهش نمی اومد دیوونه باشه ،دوربین مخفی هم که نبود ،هیچی دیگه یه پنج دقیقه دیگه دوباره برگشت گفت بریم کربلا یه سفر کربلا
من)))
رییس یه شرکت سیاحتی زیارتی )))
التماس دعا واسه همه((((

آخی ...
وفتی دهانشویه میدادن یادتونه؟
اسمامونو با ماژیک روش نوشته بودن
همه باید به صف میشدیم
خانوم بهداشتم رو سرمون بود که کسی در نره:-)همش میگفت آب نخورین بعدش..
مام چقد غر میزدیم انگار سودش به اون بیچاره میرسید..
تا یه ریع بعدش دهنمون یه جوری بود
از ته دل یادش بخیررررررررررر

شمام وقتی تو فیلما یه شماره تلفن رو کامل میگفتن ذوق میکردین و هرجوری شده یادداشتش میکردین که بهش زنگ بزنین یا فقط من اینجوری بودم؟

تو کلاس درس خدا...
اونی که ناشکری می کنه رد میشه؛
اونی که ناله می کنه تجدید میشه؛
اونی که صبر می کنه قبول میشه؛
اونی که شکر می کنه شاگرد ممتاز میشه؛
منم دعا می کنم همیشه شاگرد ممتاز خدا باشی
شما هم دعا کنید تا همه همکلاس باشیم.

یه مرد خوب باید لااقل یک قصه بلد باشه برای وقتایی که:
عشقش بی قراره و نمیخواد از بی قراریاش حرف بزنه..
برای وقتایی که عشقش لج میکنه...
بهانه میگیره..
بغض میکنه..
قهر میکنه..
برای وقتایی که:
عشقش" بچه" میشه.....!

خداوندا به ان شخصی که از حمام میاید بیرون و اب را در حالت دوش اب میگذارد شعوری عظیم عطا بفرما.
خداوندا ان مردم ازاری که کف دمپایی حمام را صابون میمالد به عذابی عظیم دچار فرما.

هم یخ زدم هم با کله خوردم زمین

هیژده سالمه
تازه رشتم ریاضیه(همین دیگه میخواستم بگم ریاضیم)
عاغا اقوام بود یم
روم به گلاب دستشوییم گرفت
تازه نشسته بودم و میخواستم عملیات رو انجام بدم که یهو دیدم شیر روبرومه
بلند شدم یه ربع هنگ بودم کدوم طرفی بشینم :/
واقعا از مهندسین جامعه ممنونم :)
والا با این نوناشون:(

اغا فک کنین این یه پست خیلی قشنگه ...
و خیلیم خنده داره ... شمام خیلی خوشتون اومده و هی لایک میکنین
حالا لایک کنین ببینم چقد از این پست خوشتون اومده :|

@ میخوای بخندی بریم دانشگاه @
امروز یکی از دخترای کلاس رفت برای اولین بار پای تابلو مسئله حل کنه بنده خدا اینقدر حول شده بود که یه دو بار تخته پاک کن یه سه بار سر ماژیک از دستش افتاد موقع توضیح دادن اینقدر صداش میلرزید که حتی استادم خنده اش گرفت بنده خدا اینقدر بهش خندیدن که داشت گریه اش میگرفت
آخه خواهر من هسته اتم که نمیخوای بشکافی یه انتگرال سه گانه کوچولو البته بماند که هیچکس جز اون خانوم بلد نبود حلش کنه

دلم سفر می خواهد !
نه برای رسیدن به جایی . . .
فقط برای رفتن . . . !

مات شدم
از رفتنت !
هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود
این وسط فقط یک دل بود
که دیگر نیست

"پست5حجاب-مابيخيال سيلي مادرمان فاطمه زهرانميشويم"
قدم زيرباران رادوست دارم،باران چشم هاي هرزه گرد رانه،باران چشم هايي که مرابه عنوان عروسک خوش خط وخال ميبينند را نه،باران پاک خداوندي راکه باقطرات ريزودرشتش مثل شبنمي برگلبرگ چادرم ليز ميخورند!

یکی از بیماریهای روانیم اینه که
یه اهنگ میذارم و بی صدا جلوی آینه ادای خواننده رو در میارم. بعد که یهو یکی میاد تو اتاق به آینه نزدیکتر میشم و تو صورتم دنبال جوش میگردم.

(والا من موندم اینو تو اس ام اس زیبا بذارم یا فک و فامیل!)
به بابام میگم یه خاطره خوش از جبهه تعریف کن بنویسم بچه های مردم بخونن حال کنن.
میگه دو تا از بچه ها زخمی شدن گذاشتیم تو ماشین بیاریم بهداری پشت خط. شب بود. رسیدیم دیدیدم فقط یه نفر عقب ماشینه. اون یکی وسط راه افتاده بود. خخخخخ
من: خنده داره؟ شهید شد؟
بابام: نه بابا چند نفرو فرستادیم پیداش کردن (:
مامانم میگه: اونو بگو که 15 روز مریض بودی زیر درخت نخل خوابیدی. پشه ها حمله میکردن بهت. دستکش نخی بلند میپوشیدی میخوابیدی!
من: مامان جان، خاطره ی قشنگ میخوام.
بابام: بارون خمپاره بارید. وجب به وجب رو داشتن میزدن. صدای انفجار اومد. فقط شنیدم یکی گفت فرهاد(بابام) مُرد. چشممو باز کردم دیدم گوشت و خون بچه ها پاشیده به تنم. حمزه پودر شده بود. رضا شکمش پاره شد روده هاش در اومد... من هیچیم نشد.
من: 0_0
بابام: بعدش دو هفته بهم مرخصی دادن. (((:
(میخنده ولی همیشه دو تا قطره اشک تو چشماش هست وقتی از جنگ میگه...)

ی پسر دایی دارم 6سالشه از 5 سالگی این بچه شروع کرده به بازی های انلاین اینترنتی...!!!!! این دیگه چه موجودیه؟؟؟؟!!!!!:(((((
این بچه بزرگ شه چی میخواد بشه آخه...؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
وضعیت من: :0
پسردایی: :D