‏یه دختر و پسر میشناختم واسه ازدواج رفتن پیش مشاور. مشاور تشخیص داد واسه هم مناسب نیستن.




الان یه ساله دختره ، زن مشاوره شده :|

مهدی احمدوند تو آهنگ یاد من میگه:
دیدی به حرفم رسیدی . که گفتم خودت میری ، خودتم برمیگردی...
آخه عجیجم!!!
دلبندم!!!
مگه کفتره که خودش بره خودشم برگرده؟؟؟!!!

رﻓﺘﻢ ﺩﻡ ﻋﻄﺎﺭﯼ
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ؛
ﻫﺰﺍﺭﺗﻮﻣﻦ ﺯﺭﺩﭼﻮﺑﻪ ﺑﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭﺗﻮﻣﻦ ﻓﻠﻔﻞ ﺳﯿﺎﻩ.
ﻋﻄﺎﺭﻩ ﻫﻢ ﮐﺸﯿﺪ ﻭﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﻮﭘﻼﺳﺘﯿﮏ، ﺩﺍﺩ ﺑﻬﺶ .
ﺑﻌﺪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﯿﺸﻪ؟
ﻋﻄﺎﺭﻩ ﺳﺮﺷﻮ ﮐﺮﺩﻩ ﺗﻮ ﮔﻮﻧﯽ ﻓﻠﻔﻞ ﻫﯽ ﻧﻔس ﻋﻤﯿﻖ میکشه
:)) :||

ｲσⓚｲﾑℳ#

در مرام ما رفیقان نیست رسم ترک دوست !
.
.
.
.
.
.
.

.
عهد با هر کس ببندیم چیزمان در چیز اوست
خاک به سرم چرا اینجوری شد
شرمنده توروخدا قراربود آموزنده باشه

دلم براحضورغیاب مدرسه تنگ شده انگاربرای یکی مهم بودکه باشیم یانباشیم (((:

تو زندگی هر کدوم از ما یه انتخاب هایی هست




ک خاک تو سرمون با اون انتخابمون :D

کچل شدین دیگه بی خیال شین

بیخودی پولتون رو خرج مو کاشتن نکنین

کلی خرج میکنی اخرشم بهت میگن






همون کچـــــله که مو کاشتـــه

#طنز

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻴﺰﻳﻚ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﻴﺎ ﭘﺎﻱ ﺗﺨﺘﻪ
اومد : ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻭ ﻗﻄﺎﺭ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 80 ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺣﺮﻛﺘﻪ
ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﺑﺎﺯﻛﺮﺩﻥ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺮﺍﻡ بگو ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﻛﻢ ﻣﻴﺸﻪ
ﻧﺴﺒﺖ ﻓﺸﺎﺭﻫﻮﺍﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺑﺎ ﻫﻮﺍﻱ ﺧﺎﺭﺝ ﻗﻄﺎﺭ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺣﺴﺎﺏ کن

خلاصه شاگرده افتاد

ترم بعد باز برا امتحان ﺻﺪﺍش ﻛﺮﺩ

ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﺗﻮﻱ ﻗﻄﺎﺭﻱ ﻫﺴﺘﻲ ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ 75 ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭﺳﺎﻋﺖ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻴﻜﻨﻪ
ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺮﻣﻪ ﺗﻮ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻲ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﭘﻠﻴﻮﺭﻣﻮ ﺩﺭﻣﻴﺎﺭﻡ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ : ﺩﻣﺎﻱ ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺎﻧﺘﻲ ﮔﺮﺍﺩﻩ
ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳﺎﻣﻮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻡ
ﺍﺳﺘﺎﺩ : ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭘﻪ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺁﺩﻡ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﻫﺴﺖ .

ﮔﻔﺖ : اگه با ده ﻧﻔﺮ ﺁﺩﻡ ﻧﺎﺟﻮﺭ هم توی کوپه تنها باشم من اون پنجره ى لعنتی و باز نميكنم

بابابزرگم فقط یک داداش داره اونم خارج از ایرانه و الان مریضه (براش دعا کنید ) حالا بابابزرگ قراره بره دیدنش
داشت میرفت چابهار پاسپورتشو درست کنه
بابا بزرگ رو به مامانبزرگ :شاید من دوباره برنگشتم ....
مامانبزرگ :خدا نکنه این چه حرفیه من دوباره بر نگردم #-# دیگه ازین حرفا نزن .. اصلا میخوای نری(با ی حالت نگران )؟
بابابزرگ :بزار حرفم تموم بشه وسط حرفم نپر میگم میرم چابهار شاید این هفته برنگشتم ب گاو و گوسفندا برس
..... بعد از پنجاه سال عشق موج میزنه .....

امروز روزه "سپندارمذگان" دخترا دنبال عشقشون رفتن بیرون بچرخن روزِ عشقی
.
.
.
.
منم رفتم دنبال شلوار آخرشم نخریدم اومدم خونه G_G

دختره میگه

از دست اداره آموزش وپرورش ناراحتم

بهش میگم چرا؟؟؟

میگه برف اومد آموزش و پرورش

مدرسه هارو تعطیل کرد

ولی اداره هارو تعطیل نکرد

بابام مجبور شد تو سرما رفت سر کار

میگن وزیر آموزش وپرورش استعفا داده

توصف گاز (CNG)به راننده ها لُنگ میفروشه

من شبا قبل از خواب لیست کارای مهم فردا رو مینویسم


صبح که بیدار شدم از مهمترین هاش شروع میکنم به کنسل کردن :D

یه جمله ایم هس که معلما خیلی ب کار میبرن:


« شما اینو بفهمین دیگه هر چی بهتون بدن میتونین حل کنین»





فقط نمیدونم این اتفاق نادر چرا واسه من اتفاق نمیوفته :))))

ينى استعدادى كه ايرانيا صرف ساختن جوك مى كنن و اگر صرف كار ديگه اى مى كردن الان ما داشتيم واسه ترامپ كُرى مى خونديم :|

ولی معلم هامون راست میگفتن
چیز خنده داری نبود


ما الکی میخندیدیم :D