غضنفر ميره و توي بيابون يه سد ميزنه و بعدميگه براي من يه جك بسازين . ميگن : آخه ما درباره تو جك بسازيم يا اون افغانیه كه رفته توي سد ماهيگيري ميكنه !

به حیف نون میگن: آن آقا میگه: آقا شو بگذار اولش

به حیف نون می گن: اگه رییس جمهور بشی اولین کاری که می کنی چیه؟میگه اول از همه دست خودم رو تو شرکت نفت بند می کنم

یه روز غضنفر میره عروسی تو عروسی برف شادی میزنن غضنفر سرما میخوره

حیف نون با موتورش میره تهران یه دختر بلند میکنه. دختره با ناز میگه:عشقت ماله منه چشات ماله منه لبات ماله منه .... حیف نون میزنه کنار و میگه پیاده شو بابا ، الان میگی موتورتم مال منه

حیف نون داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز!ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!

از حیف نون مي پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز مي کنن ؟ ميگه : آخه من امتحان كردم..... پياده خيلي راهه

حیف نون ميره تو يك قهوه‌خونه، به قهوه‌چي ميگه: داش حال ميكني يك جك عربي بگم؟! قهوه‌چيه ميگه: ببين ولك، من خودم عربم، اين يارو هم كه كنار دستت نشسته هم عربه، درضمن قهرمان كشتيه. اوني كه رو ميز سمت چپ نشسته هم عربه، درضمن معمولاٌ با خودش دو تا قمه داره. حالا هنوز ميخواي جك عربي تعريف كني؟! يارو ميگه: نه والله، حوصله ندارم سه بار توضيح بدم

عربه رفت مسجد وقتی برگشت دید دنپایش نیست . گفت یعنی من رفتم !

به غضنفر میگن دوست داشتی جای خدا بودی ؟ میگه نه ؟ می گه آخه جای پیشرفت نداره !

به غضنفر میگن عجب مملکت خرتوخری داریم . میگه : آره من 3 بار رفتم سربازی هیچکی نفهمید .

به غضنفر گفتن واسه زلزله بم چه کمکی کردی ؟ گفت : دستم خلی بود ایشالا زلزله بعدی

یه روز غضنفر رو به جرم دزدي مي برن دادگاه قاضي ميگه خجالت بکش اين دفعه چهارمته که مياي دادگاه. غضنفر به قاضي ميگه تو خجالت بکش که هر روز اينجايي

غضنفر پيراهن مشكي پوشيده بود. گفتند: خدا بد نده چي شده؟ گفت: انگشت بابام رفته زير تريلي! گفتند: خب اين كه پيراهن مشكي پوشيدن نداره! گفت: آخه انگشت بابام توي دماغش بوده

غضنفر با حیف نون شطرنج بازی می کنن ، شاه دق میکنه !