دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اعتراف میکنم

  108932

Samar:
اعتراف مي كنم
از بس تو فورجوك سال اولي هاي دانشگاهو سوژه كردن من كه خودم ورودي امسالم حسابي استرس گرفتم و مواظب همه كارام حتي قدم برداشتنمم هستم كه يه وقت سوژه نشم

  108929

ایستاده پشت در به آرامی بازش میکنی نظاره گر می شوی و ناگهان چیزی را میبینی که تا به حال فقط اسمش را شنیده بودی به سرعت در را میبندی و فرار میکنیُ به اتاق خود می رویُ در اتاق را قفل می کنی و تکیه زنان به در تصویرش را در ذهن بیاد می آوری
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ب خدا سوکس دو سر بود تو دشّویی خب چیکار کنم؟؟؟؟؟

  108916

اعتراف میکنم وقتی کوچیک بودم فکر میکردم اونایی که چشماشون سبز یا آبیه همه جارو سبز یا آبی میبینن یکی نبود بهم بگه تو که چشات قهویه همه جارو قهوه ای میبینی

  108679

اعتراف میکنم هر وقت میرم حموم بدنمو با حوله خودم خشک میکنم داخل گوشامو با حوله آبجیم خخ

  108506

اعتراف میکنم که وقتی اول دبیرستان بودم از معلم آزمایشگاه فیزیکم اصلا خوشم نمیومد.اینم هی روی اعصاب من پاتیناژ میکرد یه بار انقدر حرصمو درآورد و بهم گیر داد که منم تماااااام گزارش کار آزمایشگاهمو با روان نویس زرد که رنگش بی شباهت به آب دهن مرده نبود نوشتم.
بیچاره مونده بود که آخه چه گیری به من بده؟کم آورد فقط پایین برگم نوشت لطفا با زرد ننویسید...
چیه خب به من چه که چشاش در اومد؟میخواست پا رو دمم نذاره.
یه همچین دانش اموز "گزارش آزمایش نویسی
" بودم من....

  108500

اعتراف میکنم تاقبل از اینکه خودم دانشجو بشم فکر میکردم (استادیار)کسیه که کنار تخته سیاه وا میسته دانشجوایی که وقت کلاسو میگیرن با چک ولقد میندازه جلو دفتر، وقتی تخته پاک کن وگچ تموم بشه ازکلاس بغلی جور میکنه، اونایی که نمرشون پایین باشه میفرسته دنبال اولیاشون،....
اما الان که خودم استادیار شدم فحمیدم که اینجوری نیست. با اینحال به مسئولین پیشنهاد میکنم جهت استخدام یه همچه آدم مفیدی برای جامعه حتما اقدام کنن

  108497

اعتراف می کنم وقتی کلاس سوم دبیرستان بودم یه روز که امتحان شیمی داشتیم روز قبلش با چندتا از دوستام رفتیم برگه امتحانو دزدیدیم البته بیشترش کار خودم بود.
از روی برگه کپی گرفتم و به 7 نفر دادم و چون همه سولها تستی بود همه رو از دختر عمم پرسیدم و حفظ کردو اما فرداش سر جلسه معلمم گفت همه سوالهارو باید تشریحی جواب بدین. داشتم دق میکردم همه دوستام خوشحال بودن اما من..........................
نمره من:-1-
نمره دوستام :20

  108493

اعتراف می کنم وقتی 8-7 سالم بود بعضی شبا وقتی خیلی می ترسیدم

حتی تو اوج تابستون می رفتم زیر پتو و اگه ناخن شصت پامم بیرون می موند می کشیدمش زیر پتو آخه اینجوری فکر می کردم لو لو دیگه منو نمیبینه.

نخند از خودت یادت نمی یاد؟؟؟؟؟؟؟؟

  108491

اعتراف ميكنم دلم واس دوران مدرسه خيلي تنگ شده حتي واس وقتايي كه درس نخونده پاي تخته هاج و واج بودم!!!
كيا مثه من دوس دارن دوران مدرسه واسشون تجديد خاطره بشه؟

  108485

اعتراف میکنم از تفریحات سالم من همین بس که تو اتوبوس یا مترو یهویی از جام بلند مـیشم ، همینکه مردم هجوم میارن به سمت صندلی ! من از جیبم موبایلم رو در میارم دوباره میشینم !

  108484

اعتراف میکنم هنوز نفهمیدم چرا تو همه فیلم ها مرداشون موقع نظافت خونه یه دستمال که چهارگوشش می بندن سرشون برا چیه ؟!!!1 من بودم یه کلاه میپوشیدم . نه واقعا شما میدونید این چهار گره دور سر مال چیه ؟!!!

  108483

اعتراف میکنم من از همون آدمایی هستم که یه فیلم رو تا آخرش میخکوب میشینم میبینم وقتی تموم شد میگم اینا خودشون رو مسخره کردن یا مارو؟؟؟

  108482

اعتراف میکنم بابام همیشه میگفت اینقدر پنیر نخور خنگ میشی بعد ی روز معلم کلاس چهارم بهم گفت ی مقاله در فواید پنیر بیارم منم نه گذاشتم نه برداشتم بهش گفتم پنهر فایده نداره فقط باعث خنگی میشه ولی نمیدونم چرا کلاس از خنده ترکید

  108481

اعتراف میکنم اولین پستم که تایید شد رفتم شیرینی خریدم آوردم خونه بعد اعضای خانواده بهم شک کردن که مراسم خواستگاری در راهه هفته بعدش که دیدم 500 لایک خورده شام دعوتشون کردم بیرون شک شون چندین برابر شد.
آره دیگه جدیدا اینطوری شدم>0<

  108480

عاقاااااااااا
چند روز پیش مامان و بابا میرن خرید!
مامان پیاده میشه یه چیزی بخره وقتی برمیگرده سوار یه ماشین شبیه ماشین خودمون میشه و میشینه و درم می بنده!
حالا قیافه راننده رو تصور کنین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
راننده : o.O
بابام: :))
منو خواهرم وقتی شنیدیم: ::((