دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

اعتراف میکنم

  116451

اعتراف میکنم
زمانی ک دبستان بودم ازمدرسه ک میمومدم بالباس مدرسه هام
ک تنم بود مینشستم پای دفتر کتابام وتا زمانی ک مشقام
تموم نمیشد،لباسامو عوض نمیکردم،ناهارم نمیخوردم.

تمام اینکارا رو فقط ب این دلایل نجام میدادم...
1.تاهروقت ک دلم بخواد بخوابم،مامانم نیادبیدارم کنه ک پاشو مشقاتو
ننوشتی!
2.بعدازظهر زودتربرم توکوچه و بادوستام وقت بیشتری بتونم بازی کنم!

  116446

اعتراف میکنم هر وقت میخوام از بابام پول ی چیزی رو بگیرم ی 30 ؛ 40 تومن اضافه تر میگیرم !!!

  116442

اعتراف میکنم نجیب ترین و قشنگ ترین ، خجالت کشیدن تو دنیا رو وقتی دیدم که پسر 1/5 سالم یواشکی داشت از قندون ، قند برمیداشت که چشمش به منو باباش افتاد با خجالت رفت پشت کمدش قایم شد
خب همش که نباید جنبه های آزار گودزیلاهارو گفت، ی کمم از زیبایی هاشون بگیم
به جون مولی کمتر از 500 تا لایک بخوره دیگه 4 جوک نمیام

  116439

اعتراف می کنم ۵ سالم بود مامانم می خواست بره نونوایی منم گفتم من می خوام برم نونوایی. به هرحال سبد نون رو ازش گرفتم، بابام بهم گفت رفتی اون جا از نفر جلوییت بپرس صف ۲ تایی ها کجاست؟ پشت سرش وایستا. من هم خوشحال راه افتادم ۵ دقیقه نگذشته بود که گریون برگشتم! بابام پرسید بهت نون ندادن؟ گفتم نه. گفت صفت رو گرفتن؟ گفتم نه. گفت پولت رو ازت گرفتن؟ گفتم نه. گفت پس چرا گریه می کنی؟ گفتم: چون کسی نبود ازش بپرسم صف ۲ تایی ها کجاست!

  116257

سخت ترین زبون دنیا
.
.
.
.
.
.
.
زبون ِ آدم زبون نفهمه

  116256

بچه همسایمون ۵ سالشه دیدم از تیر برق داره میره بالا بهش گفتم بچه بیا پایین برقت میگیره.
گفتش برقم بگیره چی میشه
بهش گفتم اون وقت میمیری!!!
گفت بمیرم بهترار این زندگیو عشقاشه
یعنی منooo
تیربرق ((((
جو محیط<<>>

  116253

اعتراف میکنم یه بار امپول پنیسیلین رو انداختم توی بخاری نفتی

هیچی دیگه خونمون سیاه شده بود خودم هم شبیه سیاه پوستا شده بودم

پدر و مادرم هم وقتی اومدن خونه هر کدوم

یه پس گردنی حسابی بهم زدن :|

خو چیکار کنم اهل ماجراجویی بودم دیگه :|

  116055

اعـتـراف سـخـتـیـه!!!
امـا اومـدم اعـتـراف کـنـم کـه....
اولـا کـه مـیـومـدم 4جـوک
بـعـضـی از دوسـتـان کـه تـو پـسـتـاشـون حـروف رو ایـنـجـــــوری مـی کـشـیـدن فـکـر مـی کـردم
"وای بـچـه هـای 4جـوک چـه لـب تـابـا و سـیـسـتـمـای خـفـنـی دارن کـه مـیـشـه بـاهـاشـون ایـن مـدلـی تـایـپ کـرد!!!!خـخـخـخـخ:^)"
ولـی بـعـدش مـتـوجـه شـدم کـه نـخـیـر!!!حـتـی بـا ایـن سـیـسـتـم کـج و کـولـه ی خـودمـم مـی تـونـم یـه هـمـچـیـن نـو آوری رو بـه ثـبـت بـرسـونـم:^)
هـیـچـی نـگـیـد خـودم مـی دونـم چـقـدر اوضـام خـرابـه!!!:^)

  116054

اعتراف میکنم ولی به مامانم نگید
یه سری با کارت عابر بانک مادرم رفتم تا از عابر بانک شارژبخرم بعد به جای شارژ 2000تومنی شارژ 20000تومنی خریدم هیچی دیگه تا یه هفته به این و اون شارژ میفروختم هنوزم به مادرم نگفتم.......

  116048

احـتـــراف مـــیـــکـــنـــم شـــمـــاره مـــامـــانـــمـــو تـــو گـــوشـــیـــم "بیا خونه" ســـیـــو کـــردم !
.
.
.
.
.
.
.
.
بـــعـــلـــه ... یـــه هـــمـــچـــیـــن رایـــطـــه "مـــادر و پـــســـری" عـــمـــیـــقـــی بـــیـــن مـــا بـــرقـــراره !

  116046

کیا ماماناشون بهشــون گفـته بود شبـــاآقا شیطونه میاد صـــورتتو لیس میــــزنه اگه صورتتو صبح نشـــوری کثـــیف میـــمونه؟؟؟
اعـــتراف میکنم تا7 ســــالگی فکرمیکردم شیــطون شـــبا میاد صـــورتمو لیس میزنه صبح ها صــورتمو با صـــابون میشستم...^ــ^
خخخخخخخخ

  116045

اعتراف میکنم وقتی کوچولو بودم فک میکردم توی چرخ خیاطی یه آدمی هست که لباسو تند تند کوک میزنه و میدوزه انقدم دلم واسش میسوخت میگفتم چه کار سختی داره بد بخت .

  116044

اعتراف میکنم بار اولی که رفتم دانشگاه فکر می کردم همه درس خونن بعد فهمیدم من با معدل 14 دیپلمم از همه شون درس خونترم.....!!!!!!

  116041

همین الان اعتراف میکنم که چندتا از پستامو از روزنامه مشهری کپی کردم شماهم از این کارا میکنین ایا؟؟؟

  116038

دختر که بـــــــــــــــــاشی...
دختر که باشی رفتن نگاه ها و دست ها سخت میشود
دختر که باشی راحت تر میشکنی
دختر که باشی نگاه ها فرق دارند
حتی اگر به تمام دنیا خوب ناه کنی تمام دنیا میتوانند به تو بـــــــــــــــــد نگاه کنند...
دختر بودن گاهی واقعا یک درد است...