دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  43959

خوب یادمه یه روز یه میخ فولادیو باید میزدم دیوار آشپزخونه. یکمی که فرو رفت دیگه موند. منم از لج چنتا ضربه چکش محکم بهش زدم دیدم آب از بتن جاری شد!! با خودم گفتم جل الخالق!! یکم عقب تر رفتم فهمیدم مسیر لوله آبه! بله ما دهه شستیا کلی هزینه کردیم تا با تجربه شدیم!

  43956

کلاسمون تموم شده بود و منم بادوستم سرخوش داشتیم راهی قسمت سرویسا می شدیم...
من 1عادت بدی دارم آهنگ شاد که گوش میدم جوگیر میشم
اونروز هم همون وضع بود هندزفری تو گوش ما و ماهم جوگییییییررررررر
داشتم با حالت اون پسره که عکسش تو کتابمون بود(واسه شعر باز باران با ترانه...)از پله هاا بالا میرفتم که ناگهان پام گیر کرد به پله و افتادم
این در حالیه که یکی از پسرامون هم پشتمونه و منم روی دستام خوردم زمین(بفهم چی میگم)
سریع بلند شدم جمعش کردم تا بیشتر از این با صحنه های بدی مواجه نباشه باز خداروشکر فاصله ی نسبتا ریادی داشت....
دوستم هم تو اون وضعیت در عین کمک کردن به من داشت پله هارو گاز میزد خو تو دوست منی یا اون؟؟؟؟

  43955

شب بود برق رفته بود که دوستم زنگ زد بیا بریم پارک محل حال میده من اوکی دادم و رفتیم رو نیم کت نشسته بودیم که دوتا دختر از جلومون ر د شدن که دوستم خر شد گف بریم دنبالشون که من باید به یکیشون شماره بدم به هزار زحمت منو راضی کرد که بریم اقا رفتیمو تو مسیر که دنبالشون بودیم این رفیقم هی میگفت این سمت راستیه مال من اون مال تو ببین این سمت راستیه چه اندام توپی داره و چه شیک را میره /هی میخواست بره شماره بده که شرایطش جور نمیشد/خلاصه انقد رفتیم دنبالشون که دیدیم عجب اینا کجا دارن میرن ایا ؟که دیدیم بعله رفتن دم خونه ی این رفیق ما. همون دختر خوش اندامه همون که شیک را میرفت بعد از کمی حرف زدن با دوستش از ش خداحافظی کردو رفت توخونه ی دوست ما یعنی این دختر چه نسبتی با دوستم داشت ایا؟.............اره یعنی من الان چی بگم خو..؟
خواهرشم نمیتونه بشناسه.
شانس اورد من باها ش بودم اگه هرکی دیگه بود ابروش رو تو قوطی میکرد..
امیدورام واس همه اونایی که از این کارا میکنن یه همچین اتفاقایی رخ بده که یکم کم بیارن و اگه یه نمه شرف داشته باشن دیگه دس به این کارا نمیزنن.....
نتیجه اخلاقی :اینکه من خعلی با مرامم که به کسی نگفتم خخخخ

  43949

آقا من یه خاله دارم دهه شصتیه
گویا این خاله ما وقتی که طفلی بیش نبوده معنی نه گفتن رو به طور کاااااملا واضحی متوجه شده:
بچه بوده مامان بزرگم بهش پول میده بره از سر کوچه چیزی بخره تو راه دوتا از همسایه هاشون که 2تا دختر 2قلو بودن بهش گیر میدن بیا خونه ما
از این انکار بوده از اونا اصرار(شایدم برعکس) هی گفته من اجازه ندارم نمیتونم بیام هی اونا اصرار کردن اینم که دیده نمیتونه بدون اجزه مامانش جایی بره.....باسنگ ورداشته زده رو دست ملت که دیگه اصرار بیجا نکنه
(حالا از این بچه خودسرا بوده که هر کاری دلش می خواسته میکرده بدون اجازه بزرگترها هاااا)
مامان دخترا:O
مامان بزرگم:)))))))))))))
خالم:))
دختره:(
خواهرش:((
رئیس سازمان دیجیتال:))))

  43910

یادش بخیر من قبلن خاطرات بچهای 4jok‏ رو میبردم تو یه سایت دیگه به اسم خودم کپی میکردم.اونام فک میکردن عجب آدم خفنی هستم من.اما الان یکیشون 4jok‏ رو پیدا کرده دیگه جرات کپی کردن ندارم.حالا دیگه خاطرات خودمم باورشون نمیشه دیگه.خلاصه شدیم چوپان درغگو

  43878

آقا یه پسر دایی دارم دهه هشتادی گودزیلا پیشش لنگ میندازه دیشب داشتیم می رفتیم عروسی دو تا دخترم کنار داشتن می رفتن یه دفعه بلند گفت پخخخخخخ عاقا این دو تا دختر از ترس تو افق محو شدن مام که داشتیم زمینو شخم می زدیم از خنده.

  43877

یادش به خیر(ما دهه شصتیا) بچگیامون زخمی که میشدیم بزرگترها میگفتن چت شده خوبه حالا تیر نخوردی...!!! زخم پلنگ که ورنداشتی... یه خراش کوچیکه..!!
کلا عزیز کرده بودیم!! خیلی لوس بار اومدیم!
شمام"injury" بودین یا فقط من "زخمی" بودم...!!!!
این جمله آخریه هر چی آرایه هست توشه کیا فهمیدن؟!!! بزنن لایکو!!!

  43861

اومدم برای اولین بار یه غذا درست کنم که تمام کارهاش رو خودم کرده باشم و از هیچکس کمک نگیرم. یه بشقاب رو گذاشته بودم روی یه ظرف. ظرف هم کج بوده. اومدم از آشپزخونه بیرون که برم از مادرم سوال بپرسم. یهو یه صدای دانگ اومد و دیدیم که بله! بشقاب شیکست. یعنی غذام نصفه موند
الان حس اولین حکومت نیمه مستقل(طاهریان) رو دارم.
اونایی که فهمیدن چی گقتم رو اون قلب بالا کلیک کنن.

  43860

ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺎ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭﺳﻂ
ﻣﯿﺰ ﯾﻪ ﺧﻂ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﯾﻢ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯿﻢ : ﻭﺳﺎﯾﻼﺕ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻂ
ﺍﯾﻨﻮﺭ ﺗﺮ ﻧﯿﺎﺩ
کیا یادشونه

  43858

داشتیم با مامانم وسایل انباری رو مرتب میکردیم یه دفعه مامانم یه جعبه مدادرنگی ۲۴رنگ قاب فلزی رو از توو کارتون درآورد نگاش کرد و زد زیر خنده!!! گفت: میدونی این چیه؟ اینو خریده بودم هروقت معدلت ۲۰ شد بدم بهت
حیف واقعا!!! خاک تو سرت :))))))

  43856

داداشم سرشو بگیری پاشو بگیری دم دره یخچاله!
اونروز داداشم با 1حرکت میگ میگانه رفت سره یخچال
گفتم اینبارو کور خوندی!
(مکالمه من و داداشم)
من:چکار داری؟؟؟
داداشم:به تو چه اصلا تو فریزر کار دارم
(هنگ کردم خدایی)
:|||
راست راسکی دره فریزرو باز کرد
(قیافه منم تصور کنید دیگه اه موبه موی قضیه رو که نباید بگم)
دیدم "لیوانو چاییشو" در آورد برد
فکرشو بکنید چایشو گذاشته بود تو فریز که یخ شه!
اونایی که معتقدن ملت داره از دس میره ملت از دس نرفته داداش من از دس رفته!!!!!
والاااا!

  43830

بچه که بودم یه بار توی مجله یه داستان خوندم بدین مضمون که یه بچه ای از معلمش میپرسه چرا با وجود جاذبه ی زمین چایی به سمت بالا وارد قند میشه؟و....
منم این سوال رو از بزرگترا پرسیدم ولی وانمود کردم به ذهن خودم رسیده!
خلاصه هیشکی جوابشو بلد نبود و به من میگفتن ذهنت خیلی کار میکنه که همچین سوالی به ذهنت رسیده!!!
منم که از تعریفشون خرکیف شده بودم هیچوقت این قضیه رو لو ندادم که ذهن من اونقدر کنجکاو نبود و اون سوال دزدی بود... :دی

  43826

یه جایی مهندس ناظر بودم. یکی از کارگرا پرسید فلانی چرا نیومده؟ الکی بهش گفتم جلسه ولنتاین داشت. بنده خدا فکر کرد از همین جلسه هاست!!

  43824

یه استاد سختگیر داشتیم که به حضور غیاب خیلی اهمیت میداد. خلاصه یه روز دیر رفتم دیدم دوستمم دیر کرده خلاصه با هم رفتیم در کلاس. به دوستم تعارف کردم اون اول بره کلاس، قبول نمیکرد آخرسر اجبار!ً راضی شد وارد کلاس شد ولی من دم در وایسادم جوری که استاد منو نبینه. استاده کلی بهش گیر دادو پاچشو گاز گرفت آخرش گفت بشین. همین که رفت بشینه منم پشت سرش وارد شدمو نشستم! استاده دیگه دهنش کف کرده بود بمن گیر نداد. منم انگار کلی لایک از خودم گرفتم رفتم مثل شیر نشستم.

  43819

دیروز رفتم چشم پزشکی. بگو خب. یه آقایی حدود 50 ساله قبل از من روی صندلی نشسته بود و خانوم دکتر روی تابلوی علامتا ازش تست بینایی سنجی میگرفت. بگو خب. دکتره به علامتا اشاره میکرد آقاهه هم همش میگفت چپ راست پایین بالا چپ راست....تا اینکه دکتره پرسید شما اصلن چیزی میبینید؟؟ آقاهه گفت نه!!!!!!! وااای پوکیدم از خنده.. آقاهه فکر میکرد چون امتحانش نمره منفی نداره باید همه رو جواب بده!.