جمعه بود تو ماشین بودیم میخاسیم بریم قنادی کیک تولد بگیریم!!
گفتیم جمه ست اگه قنادی باز نباشه چی؟؟!!!(بابل جمعه ها میشه شهر ارواح:s)
بابام برگشته با شادی مفرطی میگه:خو ی جبه شبرینی میگیریم!!!
دیگه من چیزی نگم بیتره:))
خاطرات خنده دار
دختر عمم چهار سالشه رفتم خونشون ميبينم دستاشو با روسرى محكم بسته بش ميگم چيييي كاااااار ميكنى؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! ميگه دارم تمرين ميكنم كه اگه دزديننم بتونم دستامو باز كنم!!!!!!!!
من:هاااااااااان!!!!!!!!!؟
ينى من اصن موندما!!!!!
5 سال تو تهران دانشجو بودم خیلی هم از مترو استفاده میکردم همیشه هم جون خودم بلیط تهیه میکردم ماه های آخر دانشگاه گفتم یه بار بلیط نداده از گیت رد بشم بینم حالش چه جوریه همون یه بار هم گیر افتادم اون آقاهه که مسئول بود همچین تحقیرانه نگاهم کرد انگار تو این 5 سال همیشه این کارم بود.
مامانم بهم میگه نرگس یادت میاد اخرای تابستون که 22بهمن بود رفتیم اصفهان؟:))
یعنی عاشق مامانمم با این سوتی های قشنگش:)
يه معلم ديني داريم همش باهمه دعوا داره.امروز اومده ميگه اين كسايي كه مال مردم ميخورن همچون خرند.يهو يكي از بچه ها بلند شد گفت:
جيگرم!
جيگرم!
جيگرم!
.
.
من:دي
معلم ديني:0-o
الو الو صدا مياد عايا؟
واي من خيلي ذوق زده ام،جاتون خالي رفته بودم بقالي سركوچه،عاقا ب جون پسرخاله ي گودزيلام اگ دروغ بگم پولو ك دادم فروشنده بقيه پولمو ي هزارتومني تازه بم داد يعني ي حسي درحد عيدي گرفتن از بابام داشتم نزديك بود فروشنده رو طوري بماچم ك تو افق محو بشه ولي ترجيح دادم خودم بيام تو افق خدمت بروبكس...من تو راهم منتظر باشيد دودقيقه ديگ ميرسم...
:-D:-D:-D:-D
میدونم آبله مرغان گرفتن تو روز آخر تعطیلات چه حسی داره. اصن لامصب یه چیز دیگه اس. الان فهمیدین من آبله مرغان گرفته ام و چند روزه تو خونه بخور و بخواب؟ عکس العمل دوستامو داشته باش:
خــــــــــــــــــرس گنده خجالت نمیکشی با این سنت آبله گرفتی؟ اونم مرغی! تو کجا مرغ کجا؟
من: :||||||||||||||||||
مامانم: :))))))))))))))))))
داداشم (گودریلای دهه هشتادی ): :((((((((((((((((((
آغاداشتم میرفتم بیرون سرخیابون منتظرماشین بودم وزیرلب مداحی زمزمه میکردم(کربلاپایتخت دلها قبله همه دیوونه های دنیا)یهویه ماشین چراغ زدوجلوم نگه داشت منم هول شدم جااینکه بگم فلکه گازگفتم کربلااااا!راننده هم اهل معرفت بودگف بیادربست میرسونمت آی ضایع شدم ولی ازحق نگذریم آدم باحالی بودازم کرایه نگرفت
خواهرم در شرف ازدواجه . گفتگوی من و خواهرم رو گوش کنید حالا :
خواهرم : داداش جواب ازمایش برای عقد رو چند وفت طول میکشه بدن ؟
من : یه 4-5 سالی .
خواهرم : وا! چی میگی؟
من : والا! فقط تا بخوان بفهمن این خون شما و اقا داماد، خون ادمه 3 سال طول میکشه :-))))
سوتي هاي معلم شيمي مون
1)تمرين هار حل كنيد هفته ي (قبل) بياريد ببينم
2)اگه شما حرف بزنيد باعث مي شه صحبت كنيد
3) 3*4=7 2*3=5
4)براي انجام آزمايش بايد يك (شيشه ي پلاستيكي) داشته باشيم
5)يكي از دوستام يه كتاب كار كرفت(حدودا 4 ماه پيش)كه با كتاب هاي ما فرق داشت
به معلم گفت آقا ما كتابمون فرق مي كنه با بچه ها ولي واسه هممون چاپ 91 است
بعد معلم گفت خوب چاپ (92) مي خريدي!!!
**RayMond**
يه روز سر كلاس شيمي بوديم معلممون مي خواست(مي خاست) بگه
تمرين هاي كتاب كارو حل كنيم كه هفته ي بعد به عنوان تكليف بياريم
گفت:شماهاها تمرينارا حل بكنيد و هفته ي قبل بياريد من ببينم
همه ي بچه ها داشتند همديگرو گاز مي زدند
آخه اين معلم شيميه ما داريم...
یارو خیلی آدم بدشانسی بوده!یه روز تصمیم میگیره که بخاطر این بدشانسیش بره که دیگه برنگرده.تو راه کاپیتان هواپیما مبگه که یکی از چرخ های هواپیما خراب شده موقع فرود خطرناکه هرکی عوضش کنه 10میلیون بهش میدیم!!!یارو هم به خودش میگه خودم میرم اگه عوضش کردم پولو میگیرم اگه نتونستم میمیرم و راحت میشم!!خلاصه همینطور که هواپیما رو هواست میره چرخشو عوض میکنه و چرخ خرابو میندازه پایین و پولو بهش میدن. خلاصه بعدش برمیگرده خونه میبینه پدرش(که خیلی هم دوسش داشته)مرده!!!از داداشش میپرسه چی شده چرا پدرم مرده؟؟!!داداشش میگه والا یه چرخ هواپیما از اون بالا خورد تو سرش کشتش!!!!!!!!!!!!!!!!!!
باور میکنید من از این بدشانس ترم؟؟؟!!!
لایک=نهههههه به نطر من از این بدشانس تر اصن وجود نداره
پسر داییم عینک افتابیشو داد گفت بزن به چشمت. زدم ، هی میگه برو اینور ، برو تو سایه وایسا ، برو تو آفتاب وایسا ، گفتم چته واسه چی اینجوری می کنی ؟
گفت می خوام ببینم تو حالتهای مختلف وقتی به دخترا نگاه می کنم اونا چشمامو
می بینن یا نه..!! :|
دیروز در محفلی دوستانه نشسته بودیم یکی از این بچه ها داشت درد دل میکرد اومدم حرفی زده باشم گفتم اره مردم این دوره چشمشون به عقلشونه(عقلشون به چشمشونه...چشمشونه به؟؟؟اه...نمیدونم همون دیگه)..
ینی دهنم یه وری شده بودا...
هیچی دیگه بقول دوستان تو خفه شی بهتره....
یه دوست دارم اونقد که از سوسک میترسه از مار آناکوندا نمیترسه
یه بار سر کلاس معلم نیومده بود معاون گفت من درس بدم (فهمیدین خرخونم؟) دیدم این حرف میزنه اعصابم داغون شد بدونه هیچ غرض و منظوری!!! سر ماژیک مشکی که باهاش مینوشتمو پرت کردم واسش نگو اینم فک کرد سوسکه یهو جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
هیچی دیگه معاون در عرض 3 ثانیه خودشو رسوند طبقه سوم منم 3 نمره از انضباطم کم شد جلو اعضای دفتر هم 3 شدم
فک کنم امسال انظبات تجدید بیارم D:
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 39299
کل بازدید: 512122229