دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

خاطرات خنده دار

  231020

ديــــروز ديــَدم يه پسـر بچه قــَدش به زنـگ ايفون نميرســـــــه هي داره خودشــــــو ميکشونه بـالا،
منم مثــــل يه رابيــــن هــُـــود رفتم،گفتــــــم:
ميخــــواي برات زَنـگ بزنــــــَــم؟!


اونم سرشــــــــو تکـــــــون داد و گفت اُوهـــــــــــــــوم…..
منـــــم براي اينکه سريعــــتَر در رو براش باز کنــــَــن دو سه بار زنـگ زدم ،
بعــــــدش با لبخند بهش گفتـــــــم: خوب ديگه چيکار کنــــــم برات کوچولووووو ؟؟



گفت هيچـــــــي ديگه فَرار کن تا صابخــــــونه نيومـــَــده…!!
تو از اون ور بـــُـــرو من از اين ور...!!!
بچه نيستن بخدا گـــــــــــــرازن…
با اين هيکلــــــَــم يه ربع مثله اَســـــب يورتمه ميرفتـــــــَـــــم.

  230999

یه فامیلامونو خیلی دیربه دیرمیبینیم ۱دختر کوچولوداره به اسم آندیا

بعد۱بار من بودم و دخترخالم و مامبزرگم ک این خانومه رودیدیم مایه سلام کردیم رد شدیم ولی مامبزرگ موند

مامبزرگم -: سلاام ندا خانوووم چ خبر مهدی خوبه آنداینا جون خوبه؟

ما ازپشت هی اشاره اومدیم واسه مامبزرگ

-ایندیا؟

ما-_-

-آنـدُنیا؟

دگ رفتم جلوگفتم : آندیا جونو میگن
ببخشید ما کار داریم
دس مامبزرگو کشیدم بردمش

زهرا ام کهـ:)
❤650❤

  230955

كلاس سخت افزار بودم, استاده گفت اين رو ميبينيد؟ به اين ميگن چاك رم

یهو رفيقم داد زد نوكرم,
منم گفتم فدايى دارى.








آیا جواب احترام ما حذف درس بود؟ :D :D

  230945

یه رمان خونده بودم(یارو طرف توی ختم بوده،بغل دستیش انقدر گریه میکنه به سرفه میوفته،بعد این طرف لیوان آبش رو میگیره به بغل دستیش میگه:بیا ابمو بخور...)




:)دنیا را زیبا تر کنیم

  230940

‏پسره سر کلاس میخواست با ویدئو پروژکتور کار کنه گفت " استاد (( پاورپوینت پخش کن )) رو روشن کنم؟
وضعیت دانشجوی کشور رو ببینید دیگ خودتون :))))

  230890

اِمــــروز رفتــــه بودم خــُــون اهدا کُنـــــم اِنقـــــدر پرستــــاراش خُوشگـــــــل و مهــــــرَبون بودن که میخــــــوام بِرم جـفت کلیه هامـــــم اهدا کنـــَــم

گُفتــــــم قلبمـــــــو بَردارید گفتــــــــن نه میمیـــــــری❤️

  230873

داشتیم فاجعه معدن رو میدیدیم تو اخبار با مامبزرگم

یدفعه در اومده میگه : هعیییی یا امامزاده تتلو

حالا من چشام چارتا شده که این چیه میگی مامبزرگ ؟

میگه : مگه چیه ننه نگین هم همش میگه

هیچی دیگه رفتم بلایی سرش آوردم ۲ روزه داره بغبغو میکنه

والا بقرعان آسایش نداریم جلو کسی گفته بود که آبروش رفته بود

زهرا ام کهـ:)
❤650❤

  230870

قبلنا فکر می‌کردم این سوراخ تو روشویی راه خونه سوسکا به دسشوییه به خاطر همین میترسیدم دستم به پشت روشویی بخوره و کمترم سر و صدا میکردم که تا وقتی من اونجام سوسکا نیان!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!



یه سوال؟

شماها به ما میگفتید گودزیلا؟


امضا:خانوم دکتر ترسو

  230864

عاغا این آهنگ گریه کردم غصه خوردم رو که شنیدید یه جاش میگه :من فارسی بلد نبود.
حالا اینو داشتم تو خونه میخوندم یهو بلند گفتم :من فارسی بلد نبود.مامانم نه گذاشت نه برداشت گفت:تو غلط کرد.تو باید فارسی خوند چون دوشنبه امتحان ادبیات داشت.
من*-*
مامانم^-^
امتحان ادبیات@-@

  230862

‏بچه که بودم هر وقت خودم صبح بلند میشدم رختخوابمو جمع میکردم بعدش مامانم میرفت رختخوابمو در میاورد میشست، هم اون میدونست واسه چی هم خودم -_-

@_@

  230858

ی استاد جدید داشتیم اومد تو کلاس و گفت من مهران فلانی هستم استاد درس فلان.دوست دارم با من مثل رفیقای خودتون باشین
منم گفتم:استاد حالا که بحث رفاقت شد بزارین بریم خونه خسته ایم‏ ‏
استاد: :) بمون حالا کارت دارم
من:نوکرتم رفیقمی بذار بریم دیه.
استاد:بشین اینقد نمک نریز‎‎o_O
منم جوگیر شدم یهو گفتم:أأأأه مهرررانی قرررررر نیا دیگهههه
دکتراگفتن معجزه بوده ازین ارتفاع پرت شدی‎ ‎پایین ولی زنده موندی

این بود رسم رفاقت لعنتی :(

  230850

يه بار خسته كوفته از دانشگاه داشتم بر ميگشتم تو اتوبوس جامو به يه پير مرد ندادم
حالا بالا سرمم ايستاده بود يه نگاه معني داري بهم ميكرد
.
.
.
.
منم موقع پياده شدن يه گوشه چشمي بهش انداختمو خودمو زدم به لٓنگيدن كه عذاب وجدان بگيره

  230835

بچه بودیم 6یا 7 ساله... دوستم دوتا بادکنک از خونه شون آورد تو کوچه بادش کردیم تو کوچه بازی میکردیم که یهو همسایه ها دستگیرمون کردن... بادکنکا رو مصادره کردن
همسایه ها رو به دوستم: اینارو از کجا آوردی؟؟
دوستم: از تو کمد بابام
نمیدونم چرا ولی دوستم شبانه اسباب کشی کردن از اون محل رفتن
یعنی اون زمان حمل و نگهداری بادکنک جرم بوده؟؟؟

  230815

دوستم بچه دارشده بود(پسر)

گفتیم اسمش چیه؟

ببین۱چیزی گفت که ماها همه قیافمون این شکلی شد0__0

(بدلیل قوانین مقررات نمیتونم اینجابنویسم وگرنه تاییدنمیشه)

جمع۶.۷نفری هرکی۱بارگفت:چیییییی؟؟

طرف بش برخورده میگه اسم قدیمی ایرانیه

خو خواهر من اون قدیم حتما معنی بدی نداشته ک گذاشتن

خود من به شخصه اگه یکی جلوم این بچه روصداکنه میگم جناب مراعات کن خانواده نشسته اینجا

ینی ترجیح میدم بجای اون اسم ; بچه رو هووی صداکنم

ناموسن اسم خوب بذارین روبچه هاتون بعدا مسئولیدهاآ من وظیفم بود بگم بهتون

زهراام کهـ:)
❤650❤

  230789

اُومـَـــدم بِرم پیش رِفیقــَـم هَمین ک رِسیدم سَر کُوچشون دیَدم تکیه زده ب دیوار بدجــــُور تو خودشه رفتـَــم پیشش احوال پرسیو اینا بَدجــــور پَکــَــر بودا
میگم ممَـــد دادا باز چ گندی اومدی بالا؟؟؟
ممد:گَنــــد چی ؟صوحبت این حرفا نیس داغــــونم داغون
زدم رو شُونش گُفتم چتِـــه؟ از من دِلخوری؟
ممد:نه دادا تو گُلـــی باباتم سُوگلـــی
من:پ چ مرگته تـــو؟؟؟
ممــَـد:دادا میگــــم ولی شرافتا نخندیـــا پیش در و همسایه آبرو داریم ما
من:محفوظــــــــه بِگوش؟؟
ممـــد:دادا با اِلــــی(الهــام نامزدشو میگه)اسمس رَدوبَدل میکردیم
من:خــو خـــو
ممد:داشتیـــــــم راجبه بعد ازدواجـــو اینکـــه چیکارا کنیـــم اِس میدادیم اِلــی برنامه های خَفـــنی پیشنهاد داد
من:خوبه که خودت تنهای هیچ پِخـــــی نمیشــی بَلکــَـــم ب کُمک الهـــام زندگیت ی تِکونی بخوره
ممـــد:درست،ولی مَنم اومـــدم ی پیشنهاد بدم گفتـــــم عشقـــولیــم بيا یه سـَـــگ بگيريـــــم
الـــی گفت من اِصلا ميونه خُوبي با حيوونا ندارم تو رو هم اگه ميبينــــــي باهات هَستم چون مهربونـــــی
اقـــا مارو میگـــــی یه خنده استارت پیکانــــی اومدم بعدم محکـــــم زدم پَس کله ش گُفتــــم بدبخ تو الان باید میرفتـــی تو پوست میش از کشور فـــــرار میکـــردی
هیچـــی دیگه
الانـَــم دو روزه زنگ بِش میزنم رَد میکنه
فک کنم با برنامـــــــه های الی عاقبت بخیر شــــــده خخخخخخخخ
 خـــُـدا عالمـــه :)))))))))))