بچه كه بودم زير زمينمون يه جاله كنده بودم بعد يه سطل گذاشته بودم توش و كناره هاشو پر كرده بودم
تو سطله اب ريخته بودم ميگفتم چشمه است
هر روز ميرفتم لبم چشمه ام صورتمو ميشستم
:))
اين تفريح بچگي هامون بود
تازه رويام اين بود يه چاله بزرگ بكنم يه سطل خيلي بزرگ بگذارم يا مشما يا كيسه فريزر اب بنديش كنم و براي خودم استخر شخصي درست كنم
خاطرات خنده دار
هي يادش به خير يه روز تو مدرسه نمايش داشتيم يكي از بچه ها در نقش خر بود هیچی دیگه تا خواست خودشو معرفی کنه گفت به نام خدا خر هستم در نقش فلانی به جان خودم مدرسه رفت رو هوا
رفتم سر جلسه امتحان یکی از بچه ها که جنس مخالفم هست گفت تورو خدا بیا ورقامونو عوض کنیم منم دلم سوخت گفتم بوواشه..اغا عوض کردیم بعد پنج دقه ناظر امتحان اومد بالاسرم گفت خانوم فرهادی ورقتونو بدین من!!
من__((((((
مراقب))))))
خانوم فرهادی///////
بچه های گاز زننده ی دیوار))))))))))))
یه پسردایی دارم که بیچاره یکم غبغب داره قیافشم یکم داغونه
داداش کوچیکم تو بغلش نشسته بود
زل زد بهش
یهو برگشت بهش گفت رضااااااااااااااا
اونم گفت جانم
داداشم گفت :چرا تو انقدر شبیه پلیکان(مرغ ماهیخوار) هستی؟؟؟!!!
عاغا مارو میگی نمیدونستیم بخندیم،بگرییم دلمون بسوزه برا رضا ،نسوزه براش
خلاصیه چیکار کنیم
یهو دیدم داداشم رو هوا در حال پرواز کردنه!!!!
بععععععععله رضا خان داداشمو پرت کردن وقتی داداشم رو هوا بود میگفت غلط کردم خودم پلیکان هستم بعدشم با صدای عجیبی فرود اومد.
یه بارم دبیر فیزیک اول دبیــرستانمون داش میگــف یه کلاس کنکوری هــس به اســـم سهند
که یهـــو تو حرفش پریـــدم گفـــتم: عـــه آره آره ه ه ه شنـــیدم میگــن خیلــــی خوبــه
اصـــن نامـــبر وانــه:دی
یهو گف مالِ خودمه ، هنوز شـــروع به کار نکــردیم
ماروووووو میگی :|
همـــه کلاسو میگی =))
دوســتم داود ازم پرســید که
دوس دختــرم مخاد لــپ تـاپ بگـــیره تا قیمت یک میلیــون و پونصــد چـــی پیشـــنهاد میـــدی ؟؟؟
منـــم گفتـــم با ایــن پول تو برنــد Hp یا sony چنـــد تا کافیگ هســـت بهش بگو ،
داود هــم بهــش اس ام اس داد و گفت بهش
چند دقیــقه بعد تو جواب داود براش اس ام اس داده کــه :
عســیسم فرقـــی نمیکنه ، سفـــید هم داره یا همش مشـــکیه
وای یـــنی وقتی این مســیجــش رو خوندیــم مغازه منفجر شد =))
خــدایا ازت مــمنونم که توی این بازار کســاد همــچنان سوژه خنده بهــمون اعطا میکنی :)
چند وقـت پـیـش داشتیم تو جاده میرفتیم ، دیدیم کنار جـاده درو و بر یـه ماشـین خیلی شـلوغــه. ما هم کــنـجکاااااو! پیاده شدیم ببـیـنیم چه خـبـره؟ دیـدیـم ماشیـن یه خانـومه خراب شده! (حدسش دشوار نبـود با اون خــیل جمـعـیت)
حـالا مـیـدونـیـد قضـیـه چـی بـود؟
داشـتـه بـا دنـده پـنـج مـیـرفـتـه ، مـیـخـواسـته بـذاره دنـده 4 اشـتـباه گـذاشته بود یک!! یـنی موتور از اگـزوز زده بـود بیـرون!
جمعیت مددکار :|
میل لنگ و یاتاقان :|
واشر سرسیلندر :'(
جـــــــان خـودم ژیـان مـاشیـن نـمیـشه ، زن جـمـاعت هم رانـنـده ، چـــــــــــــــــــی؟ نمیشه!
اگه قبول داری بنوازش ;)
چند سال پیش تو یه محلی زندگی میکردیم یه آقایی رو بعضی وقتا میدیدم که همیشه یه کت و شلوار میپوشید و یه کلاهم سرش میذاشت.
یه روز با یکی از بچه ها داشتم میرفتم که دیدم این آقا داره از روبرو میاد به دوستم گفتم میدونی چرا این آقا کلاه میذاره؟
دوستم یه لبخندی زدو گفت نه!
من گفتم چون کچله.
رفتیم جلوتر دوستم یه دفعه گفت سلام دائی!!!
من 2 تا پا داشتم 2 تا پا قرض کردم فرار کردم.
بعد یه مدت ما محلمون رو عوض کردیم دیروز داشتم تو خیابون میرفتم یه اقایی اومدم بهم گفت میدونی چرا کلاه میزارم ؟
من گفتم نه!
گفت چون که کچلم...
من یه دفعه یادم اومد که این همون اقا بود.
نوکر هرچی مامان بامرام
دیروز یه کادو واسم فرستاده باز کردم دیدم یه جعبه
اون رو باز کردم دیدم یه جعبه دیگه
اون رو هم باز کردم یه جعبه دیگه
10جعبه درون هم رو باز کردم دیدم یه کاغذ توشه
کاغذ رو باز کردم دیدم نوشته قربون پسر نازم میدونستم از اینجور کادوها خوشت میاد واست فرستادم
آخه مادر من حداقل یه کلوچه ای درون 10تا جعبه میزاشتی با دوستام واسه شام میخوردیم
مامان خوشحالی دارم من
نوکرشم
از همینجا میگم:ننه چچچچچچچچچچچچاکرتم.نوککککککککککککککککرتم.غلامتتتتتتتتتتتتتتتم.
به سلامتی هرچی مادر با مرام
عاقا دیدین وقتی تو رختخاب خابیدین,یدفه یه کــــــش حسابی میاین چ کیفی میکنین ؟ بعد یدفه لامصب یه جا از پانون رگش میگیره...قیافمون میشه مثل کسی ک دوتا تیر تو پاش خورده و داره جون میکنه!
یادمه کلاس سوم دبستان بودم.تو کوچه بودم و یه پیرزنی یه زنبیل دستش بود.بهم گفت پسرم این زنبیلو برام بیار تا دم خونمون.کیف پولشم توی زنبیل گذاشته بود.
عاقا منم زنبیلشو ازش گرفتمو یه دو قدمی ازش جلو زدم!یدفه پیرزنه گفت وایسا من کیف پولمو از زنبیلم ور دارم تا زنبیل سبک تر بشه!
من :|
زنبیل:)
کیف پول :))
سازمان حمایت از سالمندان :)))
داداشم(دهه هشتاديه) امروز اومده بهم ميگه مگه ساعت بابرق كار نميكنه؟منم عاقلانه نگاش كردم گفتم نه!گفت باتري با انرژي الكتريسيته كارميكنه ديگه!الكتريسيته هم برقه!!
منم همچنان نگاش ميكردم!خدايي من همسن اين بودم فقط بلد بودم لامپ خاموش روشن كنم!!
آقا پسراى گل يادتونه تو دوران مدرسه با يكى دعواتون ميشد ميگفتين :
مردى زنگ آخر واستا ... :)
ولى جداً ثواى مشت و لگدايى كه خورديم و زديم چه روزايى بود
بچه که بودم وقتي ميرفتيم مدرسه يکي در مدرسه وايميستاد و جيب و کيفمون رو رو ميگشتن که لواشک و تنقلات و تخمه و ... توش نباشه. کلا اين موقع ها عاشق زمستون ميشدم آخه يه کاپشن داشتم که جيب داخلي داشت منم پرش ميکردم از تخمه و تنقلات با خيال راحت ميرفتم داخل مدرسه.قاچاقي بود واسه خودش
ی روز بارونی داشتم میرفتم دانشگاه رفتم تو دانشگاه که یهو ماشینم رفت تو یه چاله هرچی اب بود پرت شد طرف یه دختر اقا دختره خیس خیس شد رفتم پایین ازش معذرت خواهی کنم ی دفعه حول شداون گفت ببخشی منم جلو خندمو گرفتم گفتم عیب نداره دفعه دیگه حواست باشه نیای تو خیابون تا اینجور خیس نشی
از اون موقعه به بعد وقتی منو میبینه همین جور رنگ عوض میکنه
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 17127
کل بازدید: 512550599