بچه که بودم ..هر روز که تلویزیون و روشن میکردم ارزو داشتم بگه امروز اخرین قسمت اخباره ..!!!! :)
خاطرات خنده دار
رفته بودم کتاب فروشی یه خانومی اومد گفت:
آقا ببخشید 1 متر کتاب نارنجی دارید؟!
فروشنده بنده خدا مونده بود هاج و واج!
باز خانومه تکرار کرد:
1 متر کتاب نارنجی دارید؟؟!
دیگه علاوه بر فروشنده منم مات و مبهوت زل زده بودم به خانوم!
چند ثانیه تو 1یه سکوت مبهم گذشت؛
بعد خانومه گفت:
آقا دکور خونمون نارنجیه این کتابارو میخوام بچینم تو کتابخونه که دکورمون تکمیل شه!!!!
وقتی دبستان بودم برای تئاتر انتخاب شدم و بهم گفتن باید لباس محلی بپوشی...منم اومدم خونه به مامانم گفتم معلممون گفته فردا لباس اهلی بپوش بیا..
مامانم:))))
حیوانات اهلی:|
من:(
خدا شاهده خدمت که بودم بابام هر شب زنگ میزد که کی مرخصی میگیری بیای خونه؟
من پیش خودم فکر میکردم دلشون برام تنگ شده
آخر سر یه شب گفتم بابا جون منم دلم برای شما تنگ شده اما آموزشی مرخصی نداره
برگشته میگه پسرم فقط خواستم ببینم کی میای آخه لامپ دستشویی سوخته آدم که میره از بس تاریکه یادش میره که بایدکارشو چجوری شروع کنه
خداوکیلی یه لحظه باورم شد که سر راهیم
..من بچه که بودم اصن رو زمین بند نمیشدم از در و دیوار بالا میرفتم یه بار جوری با کله رفتم تو زیرتلوزیونی ک چن تا تلوزیون دور سرم تاب میخوردن شُرو کردم گریه کردن هرجیم بم میگفتن ساکت نمیشدم تا اینکه بابام اومد زد به زیر تلوزیونی و گف زدمش دیگه گریه نکن منم باورکردم که بابام زدش ولی آروم نشدم بلن شدم گلدونو محکم زدم توش شیشش شکست ؟!؟!؟!
حقش بود زورش به بچه رسیده بیشعور!!!!!!!!!!!!!
عاغا ما امروز رفتیم داخل شهر یه دفه دیدیم استاد ریاضی عمومی مون داره روبرومون میاد.ما هم کلی خودمونو آوماده کردیم.اهه آهه اهم.صدامونو هم نظیم کردیم همین که استاد نزدیک شد گفتیم صلام اصتاد -------هیچی اصلا مارو ندید رد شد بعد یه صدای جیغ مانندی از پشت سرمون اومد دیدیم 2 تا دختر روده بر شدن!!!
من(0...0)
نه خودتون قضاوت کنید استاد ما هرچه سر کلاس اذیت کردیم دیگه در حدی نبود اینجور ضایمون کنی...
عیب نداره به قول من آدم هرچه ضایع بشه مرد میشه
مامانمو با ماشین بردم بیرون خرید کنه موقع پیاده شدن درآورده کرایه میده..
من:-o
مامان :)
مامانه حواس جمه داریم
امروز ظهر تو تاكسي يه دختره كنارم نشسه بود .چكمه پوشيده .يه پليور پوشيده. تازه روي پليورش پالتو پوشيده كلاه پشمي سركرده. در ضمن شالشو جوري دور خودش يچونده كه فقط چشاش پيداس .اونوخ از تو كيفش بادبزن دراورده خودشو باد ميزنه و ميگه: چقد هوا گرم!!!
خـــدايــا بــا كـيـا تـو يه ميـليـون و شـيـصـد كـيـلـومـتـر مـربـع جـامـون كـردي آخـــــــه!!!!!
یـه روز نـزدیـک ظـهر مـامـانـم زنـگـ زد بـه مـن :
- کـجـایـی پسـرم؟
- گفتم بـیـست دقـیـقـه دیـگـه مـیرسم خـونـه
- کـلید داری؟
- نـه
- پـس نـیا خـونه مـن دارم مـیـخـوابـم نـمـیـتـونـم دَرو بـرات بـاز کـنـم بـرو یـه جـا خـودتـو سرگـرم کـن سـاعت 5 اینا بیا خونه!!!!
من :|
یونیسف :|
مسوول پرورشگاه :|
یکی از نشانه های ادبم اینه که وقتی با بابام حرفم میشه هیچی بش نمیگم وایمیستم هرچی دلش خواست بم میگه و بعد از اینکه حرفاش تموم شد میرم از خونه بیرون و درو محکم می بندم.گووووومبابام:" پدر سگ" میخوای بری خب برو دررو چرا محکم می بندی؟ی ساعت بعد میام جلو در زنگ درمونو هی میزنم و قایم می شم.بابام سرشو از پنجره آورده بیرون داد میزنه:کدوم" بی پدری" هی میاد ز میزنه و در میره؟خلاصه احترام پدر واجبه و نباید تو روی پدر وایساد،اینا دست خودشون نیست،با اینا نباید مثل مجرم رفتار کرد،اینا هیچی تودلشون نیست هر چی هست تو کمربندشونه که مثل ذرت مکزیکی تو برف میچسبه..سلامتی هرچی پدره،تا هستن باید قدرشونو بدونیم
دیروز مامانم زنگ زد گفت دی وی دی خرابه برو درستش کن منم رفتم خونه دل و رودش رو ریختم بیرون بعد 2 ساعت درستش کردم کلی هم پیچ و مهره وسیم اضافه در اوردم !!لامصب اگه اضافه نیست پس چرا بدون اونا هم کار میکنه ! ها؟؟خو یکی نیست به این سازنده ها بگه همین چیزای اضافی رو میزارید تو این دستگا ه ها که زود خراب میشن دیگه
کی میگه ما بچه بودیم خنگ بودیم!!! کیا یادشونه وقتی یه چیزیمون میافتاد تو جوب آب یه مشنبا فیلیزر رو پر آب میکردیم میزاشتیم تو جوب پیداش میکردیم
رفته بودیم خونه عمم من و مانی(پسر عموم)و عسل(دختر عمم)و شوهر خالم داشتیم حرف میزدیم یه هو شوهر خالم یه نگاه به ابروهای مانی کرد یه نگاه به سبیل های عسل بعد برگشت گفت ماشالله دخترم واسه خودش مردی شده !!!
من که غش کرده بودم:)خخخخخخخخ
عسلم آب شد :(
مانی هم که _______
آخه چرا آبروی پسرا رو میبرید؟؟!!
تو اتوبان سیگار و روشن کردم بعدش فندک و از پنجره انداختم بیرون.
زدم بغل یه 40 دقیقه به حال خودم زار زدم.
اعتراف می کنم من هیچ وقت "هیچ وقت" پشت ماشین سوتی ندادم؛ مثلا ماشین خاموش کنم، تو دنده روشن کنم و از این چیزا...
همین چند ساعت پیش در حال رانندگی اومدم فرمون رو بپیچونم برم تو کوچه که یهو دستم از رو فرمون سُر خورد، هل شدم!
اومدم فرمونو بگیرم دوباره، دستام به هم گره خورد!
دستم خورد به برف پاک کن!
زد تو ترمز ماشین خاموش شد!
اومد ماشینو روشن کنم، یه متر ماشین پرید هوا، خورد به ماشین جلویی که پارک بود!
ماشینو روشن کردم زدم دنده عقب کلاج رو خوب نگرفته بودم، گفت: خخخخخخخرررررررررررت!!!
در آخر زدم دنده عقب افتادم تو جوب!!!.
تمام این اتفاقا فقط در عرض 30 ثانیه بود!
.هرچی تا به حال آبرو داری کرده بودم و قاشق قاشق آبرو جمع کردم و سوتی نداده بودم چند ساعت پیش همش دود شد رفت هوا!!!!
آخرین مطالب طنز
داستان طنز کلاه فروش و میمون
شعر طنز / فقدان همسر
شعر طنز و خنده دار رانندگی در ایران
مکالمه مرد و زن /طنز
شعرطنز / خانهی ما
مجرمان شیک پوش زندان مهران مدیری را در سریال در حاشیه ببینید! + تصاویر جدید
11 سال رانندگی معکوس این مرد +عکس
واس ماس از زبان جواد رضویان / طنز
شعر طنز / زن گرفتن …
واکنش جالب مهناز افشار با دیدن کنار کاریکاتور خود +عکس
معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
"جناب خان" ممنوع التصویر میشود؟
علت دروغ گفتن مردها (آخر خنده)
اصول جالب شوهرداری به روایت فورجوک !
فال و طالع بینی
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
فواید خنده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
حمایت میکنیم
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )
آمار سایت
بازدید دیروز: 29241
کل بازدید: 512720907